تعریف مدیریت اسلامی


مدیریت اسلامی

مفهوم و تعریف مدیریت اسلامی
مدیریت اسلامی ،‌یعنی اگر بخش از «مدیریت» و فرآیند آن که هستند بر ویح الهی و منابع اسلامی باشد که وجه تمایز آن با دیگر مدیریت ها را می توان در مواذد ذیل دانست:
1-    مبتنی بر وحی الهی است.
2-     در آن از استثمار و استعمار و یا بهره کشی انسان از انسان خبری نیست.
3-     مبتنی بر ارزشهای متعالی ،‌مطلق و ثابتی است.
4-     بر پایه تعالی ،‌کرامت و شرافت انسانی استوار است.
و تعبیر «مدیریت اسلامی» حاکی از این است که «مدیریت » می تواند دارای صفت «اسلامی » و یا «غیر اسلامی» باشد که ارتباط بین مباحث مدیریت و اسلام را منعکس می نماید.


رابطه مدیریت با اسلام:
بطور کلی مهمترین ارتباطی که میان علوم (بویژه علوم کاربردی) و ادیان (بویژه اسلام) وجود دارد و طبعاً در مورد مدیریت هم صدق می کند ،‌رابطه جهان بینی اسلامی و رابطه نظام ارزشی اسلام با علوم انسانی است که رابطه اول از راه تأثیر نظریات اسلامی پیرامون هستی شناسی و انسان شناسی بعنوان اصول موضوعه در علوم انسانی و از جمله مدیریت تجلی می کند و رابطه دوم از راه تأثیر ارزشهای اسلامی در تعیین اهداف و خط مشی ها و روشهای علمی ظاهر می شود( )
سرچشمه مشروعیت مدیریت اسلامی:
مدیریت ارتباط تنگاتنگی با جهان بینی اسلامی دارد و براساس توحید ،‌مجموعه جهان هستی یک واحد بیش نیست که از سوی خدای واحد به وجود آمده.
واژه «رَب » که ما انسانها روزی ده مرتبه به کار می بریم به معنی «سرپرست» مدیر و مدبر هست ؛ براساس این تفکر ،‌تمام مدیریتها به «مدیریت خداوند» باز می گردد و شاخه هایی از آن هستند،‌همانطوری که تمام مالکیتها از او سرچشمه می گیرد و مالک تمام هستی اوست . به ما آزادی ،‌اراده ، لیاقت ،‌مالکیت و مدیریت در محیط زندگی خودمان بخشیده است، او ما را به عنوان نماینده و جانشین (خلیفه ا… ) در زمین برگزیده و شایستگی های لازم را برای این «نمایندگی» به ما عنایت فرموده است.
وظایف مدیریت (فرایند مدیریت )
امروزه یکی از مهمترین فعالیتهای زندگی اجتماعی انسان «مدیریت» است ،‌در زمان حاضر تنها به کمک این فعالیت «مدیریت» است که مأموریتها و اهداف سازمانهای اجتماعی با توجه به امکانات و منابعی که در اختیار هست تحقق می یابد، زیرا به بهترین وجه ممکن از منابع و امکانات موجود بهره برداری شده و توانایی و استعداد انسانها را فعالیت می بخشد. مدیران در انجام مأموریت خویش فرآیند و یا وظایفی را مثل تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، سازماندهی ،‌هدایت و رهبری ، نظارت و کنترل ،‌هماهنگی ، انگیزش و ارتباطات را پیگیری کرده ،‌که در واقع این مجموعه ، فعالیت «مدیریت» و وظایف او را تشکیل داده و با هماهنگی همه آنها نیل به اهداف را ممکن می سازد؛ در این باره صاحبنظران هر یک به گونه ای متفاوت مدیریت را تعریف نموده اند که یکی آن را هنر انجام امور به وسیله دیگران توصیف نموده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید کرده است.( )
گروهی نیز آن را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به هدف مشخص توصیف کرده اند. و گروهی دیگر مدیریت را در قالب انجام وظایفی مثل برنامه ریزی ، سازماندهی و هماهنگی و .. بیان نموده اند و یکی از دانشمندان مدیریت و اقتصاد ( ) مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصلی ترین نقش مدیر قلمداد کرده است. و برخی نیز برای مدیر وظایف و نقشهایی مانند رهبری ، منبع اطلاعاتی و عامل تصمیم گیری و روابط با سایر سازمانها بر شمرده اند.( )
 
تصمیم گیری:
یکی از فعالیتهای مهم مدیریت که هسته و جوهر همة فعالیتهای دیگر را تشکیل
می دهد، تصمیم گیری است . مناسب است ابتدا به اهمیت و ضرورت تصمیم گیری در مدیریت بپردازیم.
تعریف تصمیم گیری:
تعریف آن عبارتست از انتخاب یک راه حل از میان راه حلهای مختلف ،‌بنابراین کار تصمیم گیرنده پیدا کردن راه حلهای ممکن و ملاحظه نتایج هر یک از آنها و انتخاب بهترین آنها ، که اگر این انتخاب بنحو مطلوبی انجام گیرد تصمیمات او مؤثر و مفید خواهد بود.
اهمیت تصمیم گیری:
در اهمیت تصمیم گیری چنین نوشته اند: ( ) جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت تصمیم گیری است . تصمیم گیری از اجزای تفکیک ناپذیر مدیریت بشمار می آید و در هر وظیفه مدیریت بنحوی جلوه گر است ،‌در تعیین خط مشهای سازمان ، در تدوین هدفها (برنامه ها ) ، طراحی سازمان ،‌انتخاب ،‌ارزیابی و در تمامی اعمال مدیریت تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است ؛ مدیر همواره با مواردی که تصمیم گیری را طلب می کند سر و کار دارد و چگونگی این تصمیم ها میزان موفقیت و تحقق اهداف را معین می کند.
بنابراین ،‌شناخت شیوه ها و روشهای تصمیم گیری و آگاهی از فنون آن برای مدیران حائز اهمیت بوده و با بهره گیری از آنها ، توانایی مدیر در اخذ تصمیمات مؤثر و کارآمدتر افزایش می یابد.
به نظر هربرت سایمون ، تصمیم گیری جوهر اصلی مدیریت است و حتی می توان مدیرت را مترادف با آن دانست . وی همچنین سازمان را مجموعه ای از تصمیم گیران می داند. وی نظریه تصمیم گیری خود را تحت عنوان «مدیر به عنوان تصمیم گیرنده» ارائه نمود. و ما در این جا این نکته را متوجه می شویم که مهارت لازم برای یک مدیر همان مهارت تصمیم گیری می باشد.
در واقع مدیر باید قبل از هر چیز برای انجام وظایفی که به او واگذار می شود تصمیم گیری لازم را بعمل آورد و گاهی اگر تصمیمات بجا و بموقع اتخاذ نشود منجر به خسارات و شکستهای بزرگی خواهد شد . و علی (ع) تصمیم گیری افراد عاقل را نجات بخش توصیف می کنند و می فرمایند و تصمیم و رأی انسان عاقل نجات بخش است که اشاره دارد به اینکه تصمیم باید عاقلانه باشد. و بر این اساس در مدیریت امروز می گویند: تصمیم گیری اثر بخش و کارساز باید عقلانی باشد.( )
حالا عقل چیست ؟‌امام علی (ع) عقل را اندیشة فرد می داند و می فرماید:
«رأی الرجل میزان عقله » یعنی میزان عقل فرد ،‌اندیشة اوست.
و امام علی (ع) تصمیماتی را نجات بخش و سعادت آفرین و موجب موفقیت و پیشرفت می داند که با خرد و دوراندیشی و دقت همراه باشد آنجا که می فرمایند:
«اذا اقترن العزم با لحزم کملت السعادتی»
«وقتی که تصمیم با دوراندیشی هموراه شود سعادت و پیشرفت تکمیل گردد»
برای اهمیت امر تصمیم گیری همین بس که خداوند خطاب به رسول اکرم می فرمایند.
«پس از مشورت ، تصمیم گیری نمایید و بر خدا توکل نما» (سورة آل عمران ،‌آیه 152)
امر ، به مشورت و جلب آرای عقلاء برای اهمیت تصمیم گیری است و الا اگر امر تصمیم گیری اینقدر مهم نباشد لزومی به مشورت با دیگران نیست و برخی از دانشمندان اساساً مدیریت را تصمیم گیری دانسته اند که مدیر بدون تسلط بر ابزار و وسائل و تکنیکهای تصمیم گیری ،‌سازمان و جامعه را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
مبانی تصمیم گیری در مدیریت اسلامی :
تصمیم گیری در مدیریت اسلامی با توجه به مبنای آن اتخاذ می شود ، که در جزء جزء تصمیمات باید ملحوظ و مراعات گردد که عبارتند از : 1- تجربه 2- دوراندیشی و عاقبت نگری 3- مشاوره 4- توکل
الف :‌تجربه های گذشته :
تصمیم گیری با توجه به تجارب تلخ و شیرین در ذهن مانده از گذشته ها ، و وضعیت موجود و آینده اتخاذ می شود. تجارب گذشته را باید با دقت تمام بررسی کرد و نقاط قوت و ضعف راه حلهای بکار گرفته شده را مشخص نمود و هیچ گاه اصراری بر پیمودن راه حلی که منجر به شکست شده نشود، زیرا که آزمودن آزموده از نظر خردمندان محکوم است. و خرد با ایمان از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود «لا یلدغ المؤمن من حجر مرتین» ( ) و امام علی در مورد تجارب می فرمایند:
تجربیات ،‌علم و دانش جدید است و در جای دیگر می فرمایند:
«رأی الرجل علی قدر تجربه » (اعتبار تصمیمات افراد به اندازه ای که از تجربه برخوردار می باشد) بنابراین ،‌ با استفاده از علم جدید و توان بیشتر باید اقدام به اخذ تصمیم نمود و قرآن می گوید:
«لقد کان قی قصصهم عبره لا ولی الالباب» سورة یوسف آیه 111
«در سرگذشت پیشینیان عبرتی برای صاحبان اندیشه است.
و امام علی می گویند: حفظ تجارب و استفاده از آن موجب موفقیت می شود.
اگر گذشته نگری و استفاده از تجارب گذشته ، با آگاهی و عبرت همراه شود می توان آینده ای روشن ترسیم نمود.
ب :‌دوراندیشی و عاقبت نگری (آینده نگری) :‌
یکی دیگر از مبانی تصمیم گیری که در تمام تصمیم گیریها باید رعایت شود و شاید به تعبیر بعضی ،‌از لوازم اساسی تصمیم گیری محسوب شود ،‌دور اندیشی و عاقبت نگری در تصمیمات است که از اهمیت خاصی برخودار می باشد دور اندیشی اقتضا دارد به سرانجام و نتایج تصمیمات بیندیشیم ،‌واقعیات امر را در نظر داشتند و جوانب و عواقب و پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت آن را ملاحظه نموده و آنگاه اقدام به اخذ تصمیم نماییم تا از آثار و نتایج منفی اجتناب کنیم.
امام علی (ع) می گو یند: «اذا هممت بامر فاجتنب ذمیم العواقب فیه»
«وقتی که در کاری تصمیم گرفتی از عواقب ناپسند آن بپرهیز»
بنابراین ظاهر خوب و زودگذر تصمیم نباید مدنظر باشد ، بلکه باید دید سرانجام کار چگونه است. و در جای دیگر حضرت می فرمایند اقدام به کار (اخذ تصمیم ) تو را از پیشمانی در امام می سازد.
روزی مردی خدمت پیامبر آمد و تقاضای راهمایی نمود پیامبر (ص) سه بار فرمودند :‌«اگر راهنمایی کنم می پذیری ؟» عرض کردند بله ، فرمودند: «بله ،‌فرمودند: «به تو توصیه می کنم هر گاه به کاری همت نمودی به عاقبت آن بیندیش اگر مایه پیشرفت و سعادت یافتی تداوم ببخش و اگر موجب عقب ماندگی و شکست دانستی از آن صرف نظر کن»
موانع دوراندیشی:
به تعبیر بعضی عواملی مانند پیروی از هوا و هوسها ،‌ارتکاب گناهان ،‌ مشغله دنیوی ،‌کوته بینیها موجب شده است انسانها کمتر به دور اندیشی و عاقبت نگری در تصمیمات خود توجه نمایند و در عوض ، گرایش به سطحی نگری پیدا کنند.
آثار و فواید دوراندیشی و عاقبت نگری:
براساس روایات مذکور دوراندیشی و عاقبت نگری فواید و آثار مثبت زیر را به همراه دارد.
1-    سبب اجتناب از عواقب بد می شود.
2-     دوراندیشی موجب امنیت خاطر و اطمینان به اقدامات در آینده می گردد.چ
3-     دوراندیشی موجب شناسایی فراز و نشیبها و خطوط اصلی تصمیمات و اقدامات آینده می گردد.
4-     دوراندیشی باعث شناسایی راه حلهای احتمالی برای خروج از شکست می گردد.
5-     دوراندیشی ما را از سطحی نگری و خطر آن آگاه می سازد.
امام علی (ع) می فرماید «اساس دوراندیشی و ژرف نگری توقف نمودن هنگام شبهه است» یعنی هنگامی که امری شبهه انگیز است و دقیقاً آغاز و سرانجام آن و پیامدهای مثبت و منفی آن معلوم نیست اخذ تصمیم ؟؟ تا با دقت و مشورت و استفاده از تجارب گذشته خود و دیگران و احتیاط کافی همراه باشد.
و در مورد مقدار دور اندیشی امام حسن عسگری می فرماید :
« برای دور اندیشی مقداری است که اگر زیادتر از آن مقدار شد ، ترس است » .
یعنی دور اندیشی بیش از اندازه موجب ایجاد ترس و سستی در تصمیم گیری خواهد شد که انسان عاقل باید مواظب باشد از مقدار لازم و ضروری آن فراتر نرود .
 
ج : بهره گیری از مشاورت :
یکی دیگر از مبانی یا ابزارهای مهم تصمیم گیری استقاده از مشورت و شورا دست که ضررت و اهمیت آن را از دیدگاه اسلام بیان می کنیم .
1 – اهمیت مشاورت درمدیریت اسلامی :
برای اهمیت و ضرورت مشاوره و فراخوانی به مشورت همان بس ؟؟ خداوند خطاب به پیامبر می فرمایند :
« و شاورهم فی الامر » سروه آل عمران آیه 159 که یعنی ( با مردم مشورت کن ) و یا در سورة شوری آیه 36 می فرمایند « و امرهم شورا بینهم » کار مؤمنین پیوسته شور و مشورت است .
2 – دوری از استبداد :
در اهمیت و ضرورت مشاوره باید گفت مشورت و یا مشاوره سبب دوری از استبداد و خود گامگی می شود ، زیرا چنین روحیه ای بسیار خطرناک است اگر مدیران احساس بی نیازی نسبت به مشورت دیگران داشته باشد سبب عقب ماندگی و نابودی خود را فراهم آورده اند . که امام علی این خطر چنین یاد آور شده و می فرمایند :
« کسی که استبداد رأی داشته باشد هلاک می شود . هر کس با مردان بزرگ مشورت کند در عقل و دانش آنی شریک شده ا ست .»
با چه کسانی باید مشورت کرد ؟ ( ویژگی مشاور )
چون این بحث مربوط به تحقیق درمورد مشاوره می شود و یکی دیگر ا زدانشجویان درمورد ؟؟ یک بحث کلی را داشت بنابراین در این مبحث  بحث با چه کسانی نباید مشورت کرد تنها بصورت فهرست وار مطالب گفته خواهد شد .
1 – عاقل باشد : پیامبر می فرماید : از عاقل مشورت خواهی نماد از راهنماییهای او سرپیچی نکنید تات پشیمان نشوید .
2 – تقوا ، تدیق : امام صادق می فرماید : در امور خود با کسانی مشورت کنید که از خداوند ترس دارند .
3 – عالم و صالح : پیامبر می گوید : با دانشمندان صلاحیت دار مشورت کنید و زمانی که بر انجام کاری تصمیم گرفتند بر خدا توکل کنید .
4 – تجربه :
5 – خیر خواه : پیامبر می گوید : در مشادة خیر خواه هلاکت و مروئیست .
6 – امانت دار و راز دار :
7 – شجاعت :
 
با چه کسانی نباید مشورت کرد ؟
1 – بخیل         2 – ترسو         3 – حریص         4 – دروغگو
5 – افراد خود رأی     6 – کم عقل        7 – افراد چند چهره ( منافق )
8 – افراد لجوج    9 – افراد ناتوان
مزایای مشورت در تصمیم گیری :
مزایای مشورت و مشارکت افراد در تصمیم گیریها بسیار زیاد و با اهمیت بوده ، در مواردی این مزیتها با هیچ امکانات مادی حاصل نمی شود مگر از طریق مشارکت افراد ، اگر مدیران سازمانها و مدیران کلان بر فواید و آثار ثمر بخش مشورت آگاهی یابند با شناخت و اعتقاد بهتری بر موضوع اهمیت داده و بتدریج چنین روحیه ای را در خود و زیر دستان فراهم می آورند . در اینجا بر برخی از مزایای مشورت در تصمیم گیری اشاره می شود :
1 – خیر و وفکر دیگران همراه می شود ، با این نیرو بر قدرت نظر و عمق بینش خود می افزائیم قبلاً احادیثی در این زمینه بیان شد که علی ( ع ) فرمودند « مشورت کردن با صاحبان فکر سبب بهرهمندی از افکار آنها می شود .
و یا فرمودند هر کس با رجال بزرگ مشورت نماید از اندیشة آنها بهره مند می شود .
2 – موجب شکویایی استعدادها و رشد ذوقها و گشایش راهها می شود .
علی ( ع ) می فرمایند : اندیشه ها را با یکدیگر تبادل کنید تا شکوفا شده و نظر درست از آن دریابید .
3 - خطاها و انحرافات شناخته شده و کاهش می یابد ، با تبادل نظر و بررسی جوانب ، ایرادها و اشکالات راه حل فهمیده می شود . که علی ( ع ) می فرماید :
« آن کسی که دیدگاهها مختلف را بررسی کند خطا و انحراف را درمی یابد »
4 – میزان دشمنی و جهات اهداف مخالفین مشخص می شود ، با مشورت اهداف و جهت آن ، میزان مخالفت مخالفین مشخص می گردد . علی ( ع ) فرمودند :
« مخالفین مشورت و تبادل نظر کن تا نظر آنها و مقدار دشمنی و جهت اهداف آنها بدست آید » .
5 – استبداد و خود پسندی از بین می رود ، با مشورت صفت زشتی استبداد رأی از بین رفته و تنهایی وحشتناک خود پسندی نابود می شود . که از این رو امام علی ( ع ) فرموده :
« هیچ تنهایی و حشتناک تر از خود پسندی و هیچ پشتیبانی مطمئن تر از مشاورت نیست .
6 – درستی و حقیقت امر روشن می شود ، با مشورت ، حقایق و واقعیتها واضح تر شده و با بینش و بصیرت کامل ، تصمیم گرفته می شود . امام علی ( ع ) فرمودند :
« هیچ چیزی مانند مشورت ، درستی و حقیقت را آشکار نمی کند .
7 – بهترین رأی و نظر بدست می آید ، با مشورت خواستن ، بهترین راه حل ، گزینش و انتخاب می شود .
8 – پشتیبانی محکم و مردمی برای تصمیمات حاصل می شود ، با مشاورت و مشارکت افراد در تصمیم ها بهترین پشتوانه پیدا خواهد شد .
9 – اجرای تصمیمات با اطمینان و سرعت بیشتری دنبال می شود ، مدیران و افراد زبردست با اطمینان خاطر بیشتر وانگیزه قوی تری به اجرای تصمیمات می پردازند .
د : بهره گیری از توکل در تصمیم گیری :
معنی لغوی توکل یعنی جمع کردن عزم بر فعل با اطمینال قلبی بر خداوند و افکندن تن در عبودت و تعلق قلب بر ربوبیت است . 
تعریف کلی توکل ، عبارت است از اینکه انسان زمام امور خود را دست غیر خود دهد و تسلیم او شود ، که هر چه او صلاح دید و کرد ، همان را صلاح خود بداند . 
البته این واگذاری امور بر خداوند پس از انجام و بررسی اسباب و عوامل عرفی و عقلایی و تلاش فکری و عملی خود و دیگران خواهد بود .

 
توکل از دیدگاه عرفا :
« منزلی از منازل دین و مقامی از مقامات اهل تفیق ، بلکه از بالاترین درجه مقربین و دوستان خداوند است » 
انسان جدایی موفقیت و نیل بر اهداف احتیاج بر دو نوع ابزار و ا سباب دارد ، یکی اسباب طبیعی ، دوم اسباب روحی ، پس از آن که علل و اسباب طبیعی آن را فراهم نمود در راه وصول او بر هدف جز مهیا نبودن عوامل روحی از قبیل سستی اراده ، ترس ، اندوه ، بی خردی ، غضب سفاهت ، بدبینی ، مانعی وجود ندارد ، و آنگاه که قلب خود را با سیمهای نا مرعی اتکا و توکل بر خداوند متعال می کند . و روح و ارادة او آنچنان قوی و نیرومند می شود که مغلوب هیچ عامل دیگری نمی شود ، درنتیجه به موقعیت قطعی و سعادت واقعی نائل می گردد .
امر بر توکل :
انسان با ایمان در اعمال و تصمیم گیریهای خود بر خدا توکل نموده و دستورات و فرمانهای او را الگوی خود قرار می دهند و خداوند بر تقوی و خدا ترسی و توکل فرمان می دهد وانسانت را از ترک توکل بر حذر می دارد « واتقوا الله و علی الله فلیتوکل المؤمنین » سورة مائده آیة 11
و مؤمنین باید توکل نمایند برخداوند و آنچه را که او برایشان اختیار کند ، و آنچه را که او برایشان بر می داند بد بدانند و راه آن این است که بر پیامبران ایمان آورند و از آنها اطاعت کنند گاهی اوقات دو تصمیم گیریها فرد یا گروه تصمیم گیرنده ممکن است از جهت مخاطرات ناشی از تصمیم ، ترس و وحشت داشته باشد و در اتخاذ تصمیم مردد شود ، با توکل بر خداوند ترس و وحشت برطرف شده و دل انسان آرام می گیرد ، زیرا خداوند کسی را که بر او توکل کرده از شر چیزهایی که از آن بترسد حفظ می کند .
توکل نیز همچون مشورت از مبادی تصمیم گیری و مراحل آن است که در واقع با مشاورت ( با بهره گیری از عقل دیگران ) علل و اسباب مادی و ظاهری را فراهم و مورد استفاده قرار می دهیم و با توکل ، از یک سو عنایت خداوند را به جلب علل و مقدمات خارج از اختیار می طلبیم ، و از سوی دیگر موانع را از قبیل ترس حزن و سستی اراده و امثال اینها دفع می کنیم .
بنابراین ، جلب امور غیر اختیاری و نسیم رحمت و عنایت خاص خداوند با دعا و توکل مقدور و ممکن است ، زیرا بر اعتقاد ما تمام اسباب و علل نه او منتهی می شود ، و درحقیقت ، مشاورت و توکل مکمل یکدیگرند که هر دو با مسیر تکوین منطبق بوده بطوری که ، در مشاورت عنایت خداوند از طریق نور عقل و علم حاصل شده و در توکل از طریق مجاری غیر اختیاری و غیر محسوس ممکن می شود ، پس در تصمیم گیری باید از هر دو طریق ( مشاورت – توکل ) بهره جست  و بر اتخاذ تصمیم مبادرت نمود ، و می توان گفت تصمیم گیری از مراحلی مثل مشورت آغاز و به توکل پایان می یابد وتمام مراحل درحضور ذات حق و بر لطف اوست .
توکل وعلل و اسباب ظاهری :
توکل به معنای بی اعتنای به علل واسباب نیست تا طعن در شریعت و نست باشد ، و بهمعنای اعتماد واطمینان کامل به علل و اسباب مادی نیز نمی باشد تا مخالف توحید واخلاص باشد ، و از طرفی توجه ، اعتقاد ، فهم و درک علل واسبابی که احیاناً مادی نبوده و با بر گونه ای قابل درک برای همه نمی باشد ، دلیل جهل گرایی و خلاف عقل نیست ، بلکه توکل در حقیقت هماهنگی با نظام تکوین واستفاده از همه عوامل است که جز با توکل و ایکال به ذات پروردگار در سنت الهی مقدور نیست ، بلکه جلب علل ظاهری و مادی و علل مرموزی که مشکلات و امور سخت را تسهیل می کند هست چرا که در نظام تکوین بسیاری از علل ومقدمات برای انجام امری وجود دارد که تقدیر و تدبیر آن از حیطه قدرت ما خارج است و تنها تحت تدبیر خداوند و با عنصر توکل می توان به  آن دست یافت .
توکل چگونه مدیر مسلمان را یاری می دهد ؟
به عبارت دیگر رسیدن به هدف در عالم ماده بر دو نوع اسباب و علل نیازمند است :
1 – اسباب و علل مادی که تحصیل آن با نیروی عقل فردی و جمعی برای انسان مقدور هست .
2 – علل و اسباب روحی است .
وقتی انسان ارادة کاری یمی نماید و علل طبیعی و مادی آن را مهیا کرد ، مانعی برای آن جز علل و اسباب روحی نیست ، مثل سستی اراده ، ترس ، حزن و سوء ظن ، اگر برخدا توکل کند این عللی و اسباب روحی نیز فراهم شده و  خود را به اسباب غیر قابل سکستی متکی نموده و از آن بهره می گیرد   و خداوند می فرماید ،
« و من بتوکل علی الله فهو حسبهه » سورة طلاق آیه 3
« هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را کافی است . »
چرا باید توکل کرد ؟
امام خمینی در بحث توکل ، انسانها را سه دسته نموده اند و لزوم و ثبوت توکل را از دیدگا دسته دوم انسانها چنین بیان نموده اند .
1 – علم : خداوند بر حوائج و نیازمندیهای بندگانش علم دارد .
2 – قدرت : خداوند بر دفع احتیاجات انسانها قادر است .
3 – عدم بخل : در ذات مقدس بخل راه ندارد .
4 - رحمت : خداوند رحمت و شفقت بر بندگانش دارد .

 
توکل در آیات و روایات :
1 – « واتقوا الله و علی الله فلیتوکل المؤمنون  » سورة مائده آیة 11
2 – « و توکل علی الله و کفی بالله وکیلاً » سورة احزاب آیه (3 )
3 - « از همت طائفتان منکم ان تفشلا و الله و لیهما و علی الله فلیتوکل المؤمنون » آل عمران آیه 122
« آنگاه دو طایفه از شما ترسناک و در اندیشه فراز از جنگ بودند خداوند آنها را یاری کرد و آنها را دلداری نمود و باید همیشه اهل ایمان به خدا توکل کنند .»
4 –  « و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین » آل عمران آیه 16
« آنگاه که تصمیم گرفتی ، بر خدا توکل کن ، که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد .
امام علی در نامه خود به مالک اشتر می فرماید :
« فول علی امورک خیرهم ، کارها را به بهترین افراد و اگذار کن » .
در انتصاب و انتخاب همکاران و معاونان و یا مسئولین بخشها و قسمتها اساساً از دیدگاه اسلام باید چند امر در نظر گرفته شود .
1 – امر اول امتحان و آزمایش
قبل از انتصاب و گزینس افراد برای تصدی کاری یا وظیفه ای ، لازم است در مقاطع مختلف و از جنبه های گوناگون او را امتحان و آزمایش نمی نمایند تا نقاط ضعف و قوت او روشن شده وامکان اصلاح و برطرف شدن ضعفها و نقصهای او در آموزشهایی که در نظر می گیرند فراهم شود ، و شاید بهترین روش برای این امتحال و آزمایش انتصاب او بر کارها و مسئولیتهای کوچکتر باشد .
امام علی ( ع ) انتصاب و انتخاب افراد را قبل از امتحان و آزمایش او از شانه های ضعف مدیریت دانسته و فرموده اند :
« والطما نینه الی کل احد قبل الاختیار له عجزا » نهج البلاغه ، نامه 53
« و اطمینان و اعتماد به هر کسی قبل از امتحان و آزمایش یک ضعف و ناتوانی
( مدیریتی ) است .
بدین ترتیب از دیدگاه اسلام آزمایش و ا متحان عملی افراد برای احراز مسئولیتها و پستهای سازمانی امری ضروری بوده و عدم توجه به آن از شانه های ضعف مدیریت محسوب می شود .
2 – امر دوم رعایت شرایط و ویژگیهای لازم :
برای انتصاب و گزینش افراد ، با توجه به نوع مسئولیت و مدیریت و وظیفه ای که به عهده آنها گذاشته می شود ، شرایط و ویژگیهای است که حتی المقدور باید برخی از آنها را دارا باشند ، که در اینجا به بعضی از شرایط و ویژگیهای لازم   برای افراد اشاره می کنیم :
1 – مکین ( شأن و منزلت )     2 – امین     3 – حفیظ    4 – علیم     5 – تجربه
6 – حیاء و پاکدامنی     7 – بیوتات صالحه     8 – دینداری و سابقه ترین    
9 – قوی و با کفایت
الف ) مکین ( شأن و منزلت ) :
افراد باید مکین باشند ، یعنی دارای شأن و منزلت مربوط بر وظیفه محوله باشند که در آیة 54 سورة یوسف به آن اشاره شده تو امروز نزد ما دارای مقام و موقعیت خاص و مقام امانتداری هستند . وکسی که مسئولیت و موقعیتی به او واگذار می شود باید متناسب با آن اختیار نیز به او داده شود تا مکن و دارای موقعیت ویژه شود .
ب ) امین :
افراد انتخابی و گزینش شده ، باید امانتدار و شناخته شده و مورد اعتماد جامعه باشند ،
« انک الیوم لدنیا مکن ؟؟ » باید همچون یوسف مصداق آیه فوق باشند .
ج : حفیظ ( نگهدارنده و حافظ )
حضرت یوسف می فرمایند : من نگهدار آن امانتی ( مسئولیتی هستم که به من
می سپاررند بنابراین هر کس که انتخاب و یا منصوب به مسئولیت و پیتی می شود باید حفیظ و نگهدارنده آن اختیارات و مسئولیتهای باشد که بر عهده او گذاشته و اگر چنین ویژگی نداشته باشد موفقیت او در آینده مبهم خواهد بود .
 
د : علیم ( علم و دانش ) :
یعنی داستن علم و دانش و تحصص مربوطه
تجربه : امام علی ( ع ) در نامه به مالک اشتر می فرمایند : در انتصابات و گزینش افراد تجربه عملی را مد نظر داشته و صاحبان تجربه را برگزینید .
حیاء و پاکدامنی :
یکی دیگر از شرایط گزینش پاکی و عفت و یا وارستگی است که باید در انتصابات مراعات شود و لذا اگر با تجربه و متخصص باشند اما ناپاک ، شرایط گزینش را ندارند .
بیوتات صالحه ( خانواده های شریف و تجیب )
می فرمایند از خانواده های با صلاحیت و صالح و سالم انتخاب کنید تا موقعیت او تأمین و نسبت به اعتماد و  اعتبار او مطمئن شوید .
دینداری و سابقه ترین :
می فرمایند کسانی را برگزین  که سابقه ترین رد یافت او مشخص و روشن باشد تا کسی به ایمان او شک نکرده و نسبت به او بی اعتماد نشود . زیرا کسی کار خودش در اسلام و دینداری پیشقدم بوده دیگران را نیز به سوی دینداری ، تقوی حیا و پاکی حرکت می دهد .
بعد از بیان این چند ویژگی امام علی ( ع ) می فرمایند افرادی که چنین اوصاف و شرایطی داشته باشند اخلاق آنها بهتر ، آبرویشان محفوظ تر ؟؟  کمتر و عاقبت
اندیش تر خواهند بود .
قوی و باکفایت : یکی دیگر از ویژگیها و شرایط انتصاب و گزینش ، داشتن کفایت و توان اداره است . امام علی ( ع ) می فرمایند :
« در به کار گیری کارکنان و زیر دستان هیچ گونه واسطه و شفاعتی را نپذیر ، مگر شفاعت کفایت و امانت »
کفایت که شرط واگذاری مسئولیت بوده به معنی تدبیر نیکو و به کارگیری امکانات و منابع و توانمندی خاصی که  با ایجاد هماهنگی و  انسجام ، سرعت حرکن پیشرفت را افزایش دهد .
و در جای دیگر امام علی کسی را که کفایت دارد مستحق مدیریت و ولایت دانسته . بنابراین ، کقایت با تدبیر نیکوی کارها ، قدرت فرد را در انجام وظایف بالا برده و سبب موفقیت او خواهد شد ، و لذا کفایت را به عنوان یکی از معیارها و شرایط انتصابات دانسته اند .
بنابراین ، کفایت یا تدبیر نیکوی کادها ، فدرت فرد را در انجام وظایف بالا برده و سبب موفقیت می شود . و اگر در انتصاب و گزینس افراد برای مسئولیتها ، و لو در سطوح مدیریت پایین شرایط و یژگیهای لازم را مراعات ننمایند از دیدگاه اسلام خیانت محسوب می شود . چنین خیانتی تنها از مدیرانی که خود ضعیفند و قافد شرایط شرایط لازم هستند سر می زند ، زیرا قبلا بیان گردید از نظر اسلام مدیریت و مسئولیت یک امانت است که باید به دست کسی سپرد که به بهترین وجه از آن امانت پاسداری نموده و باعث سرافکندگی خود و مسلمانان نشود .
3 – امر سوم ، مشورت :
امام علی دو دستور العمل معروف خود بر مالک اتشر می  فرمایند :
« افراد را با میل خود و بدون مشورت به کاری منصوب نکن ، زیرا که طبق میل خود رفتار کردن و مشورت با دیگران ننمود نوعی ستمگری و ظلم در حق افراد شایسته و خیانت بر امانت الهی که ریاست و مدیرت باشد است »
بدین ترییب از دیدگاه اسلام در انتصاب و انتخاب افراد به مسئولیتی ، حداقل باید بعد از سه امر مهم صورت بگیرد ، اول امتحان و آزمایش عملی صورت پذیرد ، دوم شرایط و ویژگیهای لازم را برای انجام مسئولیت دارا باشد ، و  افراد با مراعات ویژگیهای شایستگی منصوب شوند ، سوم هیچ انتصابی   بدون مشورت با  افراد صلاحیت دار ، آگاه ، عادل و دلسوز با تجربه صورت نگیرد . و اگر قبل از مراعات سه گانه انتصاب و گزینش افراد برای مدیریتها انجام بگیرد خیانت بر خداوند و رسول او و امت اسلام خواهد بود .
 
مراحل تصمیم گیری :
با استفاده از آ‌یة 159 سورة آل عمران که می فرماید : و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله » با افراد مشورت کنید ، هر گاه به تصمیم رسیدید برخداوند توکل کنید ، می توان مراحل اصلی فرایند تصمیم گیری را سه مرحله دانست که عبارتند از :
1 – مشاوره جویی و نظر خواهی .
2 – تصمیم گیری .
3 – توکل بر خداوند .
مرحله اول :
در مرحله اول در مورد کاری که مد نظر بوده و می خواهند در آینده اقدام به تحقق و اجرای آن نمایند بحث و شور را آغاز نموده و ضمن تحدید حدود موضوع و روشن شدن اهداف اقدام به آن و مرزبندی آن ، از نظر ، افکار عقل و تجارب دیگران بهره برده و کلیه راه حلها را همراه با نقاط قوبت و ضعف و یا مخاطرات آنها بررسی کرده و هر یک از این راه حلها با اهداف اصلی و اساسی و استراتژیهای حاکم سنجیده می شود و میزان تحقق اهداف به بحث و مشاورت گذاشته شده و نتایج هر راه حل از شورا و مشاروان خواسته می شود . زیرا به فرمودة‌ امام علی برای هر امر و یا مشکلی راه حل ویژه ای وجود دارد . و نیز در این مرحله با استفاده از مبادی تصمیم گیری مانند تجارب گذشته ، دور اندیشی و عاقبت نگری علاقی و مشاورت عقلاء و سنجش دیدگاههای مختلف و راه حل های گوناگون ، راه حلی که به تحقق اهداف نزدیک تر  باشد و به اصطلاح راه صواب بوده بادش ، پیشنهاد می گردد .
و در این مورد امام علی ( ع 9 می فرمایند :
« دیدگاههای متفاوت را با هم بسنجید تا راه صواب از آن حاصل گردد . »
از زیر بنا و اساسی ترین مراحل تصمیم گیری همین مرحله اول است ، که تصمیم گیری درنظام مدیریت اسلامی لزوماً بر اساس مشورت و یا استماع آرای صاحب نظران
می گردد .
اقسام شورا در اسلام :
1 – شورای تصمیم گیری : آنچه که از آیات و روایات استفاده می شود در اسظظلم نیز شورای تصمیم گیری وجود دارد زیرا در مسائل و پیچیده که در سرنوشت عموم یا حدلقل سر نوشت گروهی موثر است . هم اصل مشاورت الزامی است در جایی که امکان مشورت باشد ، و هم اقدام بر اساس نتیجه آن ، چرا که بر مدیران و اجب است به عنوان امانت دارانی از سویی خداوند انجام وظیفه کنند و عدم اقدام به مشارکت یک نوه خیانیت به مصالح مسلمین است ، و به تعبیر دیگران این امانت داران باید مصلحت مسلمین را در نظر بگیرند . 
یکی از دانشمندان معاصر   می نویسد قرآن هم به اهمیت مشاوره تصریح می کند و هم به انتخاب ( تصمیم گیری ) خود مدیری ( یعنی مشاوره جنبه مشورت داشته بادش نه تصمیم گیری ) .
در بارة موضوع نخست خداوند می فرمایند « کار مؤمنان پیوسته شور و مشورت است
( شورای تصمیم گیری ) و در بارة موضوع دوم می فرمایند « ای رسول گرامی با مؤمنان به مشورت بپردازد وآنگاه که تصمیم گرفتنی با تکیه برعنایات خاص الهی کاررا آغاز کن ».
2 – شورای مشورتی :
در این شورای مشورتی کلیه دیدگاهها و آراء جمع آوری و آنگاه مدیر یا رهبر خود تصمیم گیری می کند .
بنابراین ، دو گونه شورا تشکیل می شود ؛ یکی شورای تصمیم گیری کار به رأی اکثریت عمل می شود ، و دیگری نظرات جمع آوری شده اما مدیر خود راسای تصمیم
می گیرد .
 
مرحله دوم :
اتخاذ تصمیم یا تصمیم گیری است . که در این مرحله یا  بر اساس اصل مشورت فقط از نظرات مختلف استفاده شده و مدیر خود اعتقاد تصمیم می کند ، اما بر ا ساس آنچه که از مشاورت با خردمندان ، صاحبان تجارب و عاقبت اندیشان استنباط نموده است ، که این قسمت آیه « فاذا عزمت » اشاره به این مرحله دارد و یا بر اساس « و امرهم شوری  بینهم » تصمیم گیری  جمعی است و تبعیت از حسن می  شود ،  به هر حال در هر دو صورت پس از مرحله مشاورت و نظر خواهی و بررسی راه حلهای ممکن اقدام به تصمیم گیری می شود آن هم یا به صورت « فردی » و یا به صورت « جمعی » و تبعیت از اکثریت ، که قرآن به هر دو صورت تصریح دارد .
در این مرحله خط مشی مطلوب انتخاب و اعلام می گرددد و سعی می شود به شکل قانونی نهادینه شود و یا به تأکید و تصویب رسیده و مشروعیت می یابد ، که این بیشتر درمرحله سوم انجام خواهد گرفت .
مرحله سوم :
که مرحله توکل است ، در واقع با  استمداد از نیروهای ما فوق علل ظاهری و طبیعی اقدام به اجرای تصمیم می شود . و با تکیه و اعتماد بر قدرت لایزای خداوند عواملی مانند ترس ، سستی اراده ، دلهره و تردید ، حزن واندوه که می تواند تصمیم گیرنده را منفعل کنند از خود دور نموده و با عزمی راسخ و با تکیه بر عنایات خاصة خداوند ، اجرای تصمیمات را پی گیری کرده و محزوم نخواهد کرد .
امام علی ( ع ) می فرمایند : « ضادوا التوانی بالحزم »
« با اجرای تصمیم به سستیها و منتظه ماندن پیان دهید »
علل و اسباب ضعفهای تصمیم گیری :
مدیران ممکن است در تصمیم گیریها دچار ضعف و یا احیاناً عدم اخذ تصمیم بشوند ، که به برخی عوامل و اسبابی که باعث  ضعف تصمیمات و یا عدم اخذ تصمیم می  شوند ، می پردازیم :
1 – تردید و دو دلی
تردید و شک از عوارض عدم توکل و عدم اعتماد بر خداوند حکیم است و این یکی ا ز عوامل و ا سباب ضعف تصمیم گیری در مدیریت بوده است . درست است که در مورد هر اقدامی باید فکر کرد و دقت به خرج داد ، اما وقتب که جواب امر روشن گردید دیگر چه جای تردید و شک است ؟
بیشتر تردیدها مبانی و اساس درستی ندارند اگر انسان دو موضوعی به علم   ر سیده و یا به یقین درست یافته است دیگر جای تردید و سستی نیست باید بر اساس علم و یقینی که بدست آورده است اقدام کرد و در قرآن آمده است که آنگاه که به اخذ تصمیم رسیدید توکل کنید بر خداوند .
2 – ترس و وحشت از نتایج تصمیمات :
این نیز از اسباب ضعف درتصمیم گیریها ست ، زیرا گاهی وحشت از عدم پیروزی و روشن نبودن عاقبت کار مدیران را از اتخاذ تصمیم به موقع و اجرای آن باز می دارد از دیدگاه اسلام ترس و وحشت از صفات نکوهش شده بوده و امیر المومینن می فرماید « الجبن ذل ظاهر »
( ترس یک ذلت آشکار است ) .
بنابراین ، علت ترس و وحشت ، نداشتن ایمان و نداشتن توکل به خداوند هست ، که باید با تقویت ایمان و توکل ، ترس را که یکی از علل ضعف تصمیم گیری است برطرف نمود .
3 – تسویف ( کار امروز به فردا انداختن )
یکی دیگر از علل ضعف در تصمیم گیری ، امروز و فردا کردن است ، در اسلم زیاد از آن نهی شده است .
و علی ( ع ) در نامة خود به مالک اشتر می نویسد : « کار هر روز را همان روز انجام ده چون برای هر روز کاری مخصوص و مشخص هست » .
اگر تمام مدیران برای هر  روز وظیفه ا ی از پیشرفت و انجام کار را معین نمایند دیگر امروز و فردا کردن معنی ندارد و از این جهت ضعف تصمیم گیری وجود نخواهد داشت و عدم قاطعیت از بین می رود . طبق تعالیم رهبران و امامان دین رمز پیشرفت و پیروزی و نیل به اهداف این است که برای هر قطعه ای از زمان وظیفه و یا کاری معین وجود داشته باشد و در همان ظرف خود انجام پذیرد .
4 – عدم اعتماد به نفس :
اعتماد به نفس یعنی باور به نیروهای خدا دادی که در وجود و نهاد هر انسانی کذاشته شده است ، به عبارت دیگر باور به تواناییهای فکری و جسمی و استعدادهای بالقوه و بالفعل خویش ، عدم اعتماد به نفس ، بر عکس ، هیچ چیزی را برای خود و از خود باور ندارد . امیدوار نبوده و در نتیجه ، شعف و زبونی او را احاطه نموده و در تصمیم گیری دچار ناباوری نا امیدی و عدم توانائی فکری و جسمی گردیده است ، و بعضی از ثمرات اعتماد به نفس چنین است :
-    رکورد وجوه فکری را از بین  برده و موجبات شکوفایی افکار فراهم می شود .
-     اضطراب و تزلزل در تصمیم گیری را از بین برده و قاطعیت را در اندیشه
می گستراند .
-     ریشه طمع و چشمه است به امکانات دیگران را درنهاد انسان می سوزاند و او را از ذات دو می کند .
5 – پیروی از وسواس و هوای نفس :
وسوسه های و هواهای نفسانی انسان را دچار ضعف اراده نموده و نخواهد گذاشت عزم را جزم نماید که امام می فرماید : کسی که هوای نفس را تقویت کرده تصمیمش ضعیف گردیده است » .
بنابراین ، ضعف اراده و تصمیم در اثر تبعیت از هوای نفس بوده و کسی که از هواهای نفسانی و وسوسه ها دورتر باشد دیدگاه و تصمیم او به واقعیت نزدیک تر است .
پس تصمیم وقتی به واقعیت نزدیکتر است و از قاطعیت برخوردار است که دچار ضعف اراده نشده است و از وسوسه ها دور باشد .
احتیاط بیش از حد :
یکی دیگر از ریشه های ضعف در تصمیم گیری احتیاط بیش از حد بوده که برخی مدیران را دچار ضعف دستی نموده است ، در حالی که آنچه برای مدیران اهمیت و ضرورت داشته ایت است که احتیاط را با شجاعت بیامیزند و مسائل قابل پیش بینی را بطور احتیاطی در نظر بگیرند .
تصمیم گیری گروهی :
از مباحث گذشته حول محور مشورت و استفاده از تجارت عقلا ، و همچنین با استنباط از بحث دور اندیشی و مبادی تصمیم گیری در مدیریت اسلامی ، به نظر می رسد تصمیم گیری گروهی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار باشد و اکثر آیات و روایات حول مشورت ، ناظر به تصمیمات گروهی و تذیید و تقویت چنین تصمیم گیریهائی بوده است ، که بطور طبیعی از مزایا و فواید بسیار زیادی برخوردار است .
مزایای تصمیم گیری گروهی
1 – غنی بودن ، تصمیم های گرفته شده در تصمیم گیری گروهی از غنای بیشتری برخوردار بوده ، بر ا ساس مشورت و دور اندیشی و تجارت گذشته رأی و نظر صحیح استخراج گردیده و عقل حجمی آن را تأیید کرده است ، و چیزی که حاصل مشورت عقلا دور اندیشی وعاقبت نگری و نظر عقل جمعی باشد ، مسلماً از غنای خوبی برخوردار خواهد شد .
2 – دارای ضمانت اجرای بیشتری خواهد بود ، چون کسانی که به نحوی با اجرا و تحقق اهداف مرتبط هستند ، در اتخاد تصمیمات دخیل بوده اند ، مسلماً هنگام اجرا نیز پشتوانه محکمی خواهند بود و اجرای تصمیمات را آسانتر خواهند نمود .
3 – زمان اجرای آن کوتاهتر است ، به نظر برخی صاحبنظران زمان اجرا در تصمیم گیریهای جمعی غالباً کوتاهتر از تصمیم گیریهای فردی می باشد .
4 – تمام مزایای مشورت را داراست : مثل شکوفایی استعدادها ، رشد ذوقها ، شناسایی انحرافات و اشتباهات مشخص شدن راه صواب ، به دست آوردن اطمینان قلبی بیشتری برای آینده راه
معایب و ضعفهای تصمیم گیری گروهی :
1 – زمان زیادی را می برد ، بنابراین تصمیم گیری گروهی در مواردی که محدویت زمانی وجود داشته باشد و نیاز به تصمیمات ؟؟   هست . این نوع تصمیم گیری خیلی مفید نبوده و اساساً استفاده از نظرات عقلاء و تجارت گذشته در برخی موارد به خاطر محدویت زمان ممکن نیست .
2 – تشتت آرائ ممکن است به وجود آید ، اگر هر یک از صاحبنظران در جلسه مشورتی بر دیدگاه خود اصرار ورزند و کمتر مصالح جمعی را مد نظر داشته باشند منجر به پراکندگی نظریات شده و تصمیم گیری عملاً دچار مشکل می شود ، اگر چه ممکن است در چنین مواقعی اعتنا به اکثریت راه چاره باشد ، و این ضعف بیشتر در شورای تصمیم گیری پیش می آید والا در شورای مشورتی تصمیم گیرنده نهایی یک نفر است و چنین مشکلی بوجود نخواهد آمد .
3    - حضور اداری و تشریفاتی : ممکن است شرکت در شورای مشورتی به صورت یک تکلیف اداری و حضوری ، تشریفاتی در آید که در چنین حالتی عقل جمعی و آرای عقلانی آن صدق نکرده و آن فواید مذکوره دو مشورت را دارا نمی باشند ، و این نحو حضور از خاصیت تصمیم گیری گروهی و اثر بخشی و کارآیی آن بشدت کاسته و موجب می شود و شورا آن پویایی و تحرک بخشی لزم را نداشته باشد .


 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد