رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق

ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه) نزد اساتید زیادی از جمله پدرش شاگردی کرد و ادب و فقه را فرا گرفت .

پدرش، ابو الحسن علی بن حسین بن موسی قمی، نیز از فقهای شیعه بود که با حسین بن روح، نائب سوم امام زمان، نیز ملاقات داشت. او به دعای امام زمان صاحب سه فرزند شد که محمد (شیخ صدوق) بزرگترین آنها بود.

شیخ صدوق برای ملاقات با ابو عبدالله نعمت رقیب به بلخ رفت و کتاب «من لا یحضره الفقیه» را به نام او نوشت. شیخ در اواخر عمر در شهر ری زندگی می کرد که تحت سیطره آل بویه بود و «رکن الدوله» و وزیر او، «صاحب ابن عباد»، او را بسیار گرامی می‌داشتند .

ابن بابویه به سال 381 هجری قمری در ری در گذشت و در همان جا مدفون گشت. مزار او تاکنون باقی مانده است.

از کتاب‌های اوست:«من لایحضره الفقیه»، «علل الشرایع»، «ثواب الاعمال»، «کتاب الخصال»، «کتاب الاعتقادات»، «عیون اخبار الرضا» و «کتاب التوحید».

ولادت:

محمد بن علـى بن بابویه قمى معروف به ابـن بابـویه و شیخ صدوق، از مفاخر فقهاى دنیاى شیعه و محـدث عالـى مقام در نیمه دوم سده چهارم هجرى است.

بعد از سـال 305 هـ . ق، که نـایب دوم امام زمـان علیه‌السلام از دنیا رفت، شیخ اجل حسین بـن روح نوبختى به عنوان نایب سـوم امام علیه‌السلام بیـن شیعیان و حضرت گردید. على بـن بابـویه قمى پدر شیخ صدوق که از علماى قـم بـود، وارد بغداد شد، و چون تا آن زمان صاحب فرزنـدى نشـده بـود، و از ایـن نظر رنج مـى برد لذا فرصت را مغتنم شمرد، و ضمن نامه اى به حسین بـن روح نوبختى، از او تقاضا نمـود که در حیـن شرفیابـى به محضر آقا امام زمان علیه‌السلام نامه او را به آن حضرت تقدیم نماید.

وى در آن نامه اشتیاق خود را به داشتـن پسرى ابراز کرده بـود، و جواب امام زمان علیه‌السلام هـم به او رسید که ما براى تو دعا کردیـم و عنقریب خـداوند پسرى و یا پسرانـى فقیه و پاک سرشت به تـو خواهد داد.

به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت علیه‌السلام به سـال 311 هـ. ق بـا تـولـد شیخ صـدوق تحقق یافت. اسنـاد ایـن روایت معتبـر است، چنـانچه شیخ صـدوق خـود در کتـاب گرانقدرش کمال الدین آورده است. و شیخ طـوسـى در کتـاب غیبت صفحه 195 ایـن حـدیث را آ ورده است. همچنین ایـن حدیث را دانشمند رجال شناس شیخ نجاشى در کتاب خـود صفحه 184 نقل کرده است.

تحصیلات:

او در روزگار جـوانى پـس از فرا گرفتـن علـوم مقـدماتـى، علـم حـدیث و فقه را از مفاخـر فقها و محدثیـن قـم همچون پدرش على بن بابویه و محمد بن حسـن بـن ولید، پیشواى فقهاى قم، احمد بن على بن ابراهیم قمى، حسیـن بـن ادریس قمى و دیگران آموخت و چون در روزگار سلاطیـن شیعى آل بویه به سر مـى برده و آنها بر قسمت اعظم دنیاى اسلام تسلط داشتنـد به منظور دیـدار مشایخ دیگـر در سایر نقاط شیعه نشیـن، و سیـر و سیاحت به مسافرت دور و درازى همت گماشت.

شیخ صدوق در سال 347 هـ . ق، در رى از ابو الحسن محمد بـن احمد بن علـى اسدى معروف به ابـن جراده بردعى حدیث فراگرفت و در سال 352 هـ . ق، در نیشـابـور ازمحضر علماى آن سـامـان استماع حـدیث نموده مانند: ابـو علـى حسیـن بـن احمد بیهقـى، عبـد الرحمـن محمد بـن عبدوس و همچنیـن در مرو از افرادى همچون ابـو الحسن محمد بن على بن فقیه و ابو یوسف رافع بـن عبدالله به اخذ حـدیث تـوفیق یافت که در کـوفه، مکه، بغداد، بلخ و سـرخـس استماع حدیث داشته است.

در سال 347 هـ . ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصر پـرداخته است.

شخصیت علمى و معنـوى او چنان بـود که فقها و دانشمندان شیعه هر جا به نام وى مى رسیـدند از وى با بهتـریـن عبارات یاد مـى کردنـد چنانچه فقیه عظیـم الشأنى همچون بحر العلوم او را (رئیس محدثیـن) خوانده است.

اساتید:

استادان شیخ صدوق را نمى تـوان شمرد، ولى دانشمند محقق مرحوم شیخ عبـدالرحیـم ربانـى شیرازى 252 تـن از آنها را نام برده است که گـروهـى از آنها در زمـره مشـاهیـر بـوده و عبـارتند از:

1 ـ پدرش على بن بابویه قمى

2 ـ محمد بن حسن ولید قمى

3 ـ احمد بن على بن ابراهیم قمى

4 ـ على بن محمد قزوینى

5 ـ جعفر بن محمد بن شاذان

6 ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمى

7 ـ على بن احمد بن مهریار

8 ـ ابو الحسن خیوطى

9 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن علـى بن اسـود

10 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن یعقـوب کلینـى

11 ـ احمـد بـن زیـاد بـن جعفـر همـدانى

12 ـ علـى بن احمد بن عبدالله قرقى

13 ـ محمد بن ابراهیم لیثى

14 ـ ابراهیم بن اسحاق طالقانى

15 ـ محمد بن قاسم جرجانى

16 ـ حسین بن ابراهیم مکتبى

شاگردان:

1 ـ شیخ مفید

2 ـ محمد بن محمد بن نعمان

3 ـ حسین بن عبدالله

4 ـ هارون بن موسى تلعکبرى

5 ـ بـرادرش حسیـن بـن علـى بـن بـابـویه قمـى

6 ـ بـرادر زاده اش حسـن بـن حسیـن بـن بـابـویه قمـى

7 ـ حسـن بـن محمـد قمـى (مـؤلف تـاریخ قـم)

8 ـ علـى بـن احمـد بـن عبـاس نجـاشـى (پـدر نجـاشـى)

9 ـ علم الهدى (سید مرتضى)

10 ـ سیـد ابـو البـرکـات علـى بـن حسیـن جـوزى

11 ـ ابوالقاسم على خزاز

12 ـ محمد بن سلیمان حمرانى

تألیفات:

شیخ طـوسـى نـوشته است که شیخ صـدوق 300 جلـد کتاب تألیف کرده است، و در فهرست خـود 40 کتاب و شیخ نجاشى 189 کتاب از وى نام برده انـد. بـراى نمـونه چنـد اثـر او را نام مـى بـریـم:

1 ـ من لا یحضره الفقیه

2 ـ کمال الدین و اتمام النعمه

3 ـ کتاب امالى

4 ـ کتاب صفات شیعه

5 ـ کتـاب عیـون الاخبـار امـام رضا علیه‌السلام

6 ـ کتاب مصادقه الاخوان

7 ـ کتاب خصال

8 ـ کتاب علل الشرایع

9 ـ کتاب توحید

10 ـ کتاب اثبات ولایت على علیه‌السلام

11 ـ کتاب معرفت

12 ـ کتاب مدینه العلم

13 ـ کتاب مقنع در فقه

14 ـ کتاب معانى الاخبار

15 ـ کتاب مشیخته الفقیه

16 ـ کتاب عیون الاخبار

گفتاربزرگان:

ـ شیخ الطایفه محمد بـن حسـن طوسى متوفى به سال 460 هـ . ق، که با یک واسطه، شاگرد شیخ صـدوق بـود، از ایشان به ایـن گـونه یاد مى کند: ابو جعفر محمد بن على بن حسین بـن بابویه قمى، دانشمندى جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث بوده و در حفظ و کثرت علـم و حـدیث در میان علماى قـم همانندى براى او دیده نشـده است و قریب به سیصد جلد کتاب دارد.

ـ نـابغه بزرگ و فقیه سنت شکـن، مشهور به محمـد بـن ادریـس حلـى متـوفـى به سـال 598 هـ . ق، در کتـاب گـرانقـدر «سـرایـر» مـى فرماید: «دانشمند مـوثق بزرگـوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث، استاد و پیشواى ما شیخ محمد بـن بابویه است.

ـ ابـن شهر آشـوب او را مبـارز قمـى نـامیـده است.

ـ علامه حلـى از وى مانند نجاشى یاد مـى کند که نجاشـى وى را وجه الطایفه نامیده است.

ـ فخر المحققیـن فرزند برومند علامه حلـى از وى به شیخ امام نام مى برد.

در میـان فقهاى بزرگ به ذکـر گفتـار علامه بحـر العلـوم اکتفا مى کنیم که مى نویسد:

ابو جعفر محمـد بن علـى بن حسیـن بن مـوسـى بـن بابـویه قمـى پیشوایى از پیشـوایان شیعه و ستونـى از استـوانه هاى شریعت است. او رئیـس محدثین و در آنچه از ائمه صادقیـن نقل کرده راستگوست. وى با دعاى امام زمان علیه‌السلام متـولد شـد و از ایـن راه به فضیلت و افتخارى بزرگ نایل گشت».

وفات:

شیخ ابو جعفر محمد بـن بابـویه قمـى معروف به شیخ صـدوق پـس از هفتاد و چند سال زندگانى پرافتخار و انجام مسافرتهاى طـولانـى و تصنیف 300 جلـد کتـاب بـا ارزش، سـرانجام در سال 381 هـ . ق، در شهر رى چشـم از جهان فـرو بست و آرامگاهـش امروز در شهر رى به نام ابـن بابویه مشهور و زیارتگاه مردم مسلمان است.

منابع :

        لغت نامه دهخدا

        پایگاه اسلامی الشیعه

نوشته شیخ صدوق، ابو جعفر، محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (305 - 381 هجرى)، از فقها و محدثین بزرگ شیعه در قرن چهارم هجرى.

موضوع

شیخ صدوق در این کتاب روایات فراوانى درباره مسائل اخلاقى و عقیدتى و دیگر موضوعات مورد نیاز جامعه بشرى جمع آورى کرده است.این کتاب در نوع و سبک خود بى نظیر است و اولین کتابى است که به این سبک به نگارش در آمده است.مؤلف به شکلى زیبا و با توجه به اعداد یک تا هزار، روایات را دسته بندى نموده است.

انگیزه نگارش

شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مى گوید:

«با تحقیق در تألیفات مشایخ و علماى بزرگ گذشته دریافتم که آنان در بخش هاى مختلف علوم کتاب هایى نگاشته اند ; اما درباره رابطه میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند چیزى نگاشته نشده است.با توجه به فایده فراوان این موضوع براى جوینده علم، بر آن شدم تا براى تقرب به درگاه الهى دست به نگارش چنین کتابى بزنم تا به پاداش الهى و خوشبختى و رحمت خداوند متعال نایل گردم و از درگاه ایزد منان خواهانم تا امیدم را ناامید نگرداند چرا که او بر هرکارى تواناست.»

ارزش

کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرة المعارف بزرگى از معارف اسلامى و احکام حلال و حرام است و هیچ فقیه دانشمند و یا ادیب نام آورى از آن بى نیاز نیست.

همچنین این کتاب، به مباحث تاریخى، تفسیر قرآن، نکات فلسفى و مسائل سیاسى نیز اشاره دارد.

کتاب خصال با مطالب مفید و مباحث گرانقدر خود از مجموعه هاى نفیس روایات اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به شمار مى آید.

اعتبار

این کتاب نیز مانند دیگر کتاب هاى شیخ صدوق مورد توجه خاص علما و فقهاى شیعه قرار گرفته و روایات آن در بسیارى از مجموعه هاى روایى شیعه مانند کتب اربعه و بحار الانوار آمده و نقل آنها زینت بخش کتب روایى علماى متأخر از شیخ صدوق شده است.

تعداد احادیث

کتاب حاضر شامل 1255 حدیث است و در 26 باب مجزا تنظیم گردیده.عنوان بندى باب ها بر اساس ارقام است بدین شکل که روایات شامل یک خصلت در یک باب آمده و شامل دو خصلت در بابى و شامل سه خصلت در بابى دیگر و...

عناوین کتاب

روایات این کتاب از نظر موضوع بسیار گسترده است و درباره هر یک از موضوعات اخلاقى و عقیدتى روایاتى نقل شده که به شکلى با اعداد در ارتباطند، مانند:

- یک صفت از دوستى دنیا، یک صفت در برابر پنج خصلت

- دو صفت شیعه

- تا سه خصلت در کسى نباشد مؤمن نیست

- چهار چیز در چهار مورد پذیرفته نیست

- نشانه هاى ایمان پنج چیز است

- هر کس شش عمل را انجام دهد به بهشت مى رود

- رسول خدا هفت چیز را منع فرمودند

- نماز هشت گروه پذیرفته نمى شود

- حضرت فاطمه زهرا (س) نزد خداوند نه نام دارد

- امام ده خصلت دارد

- اهل بهشت یکصد و بیست گروه هستند و...

منبع : http://www.ahl-ul-bayt.org/ketabshenasi/Khesal_20-_20sadoogh.htm

محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به " ابن بابویه" ، " محمد بن بابویه" و " شیخ صدوق" نامی ترین دانشمند گرانمایه و بزرگوار و فقیه و محدث عالیقدر شیعه در نیمه دوم سده چهارم هجری است.

شیخ صدوق و برادرش حسن با دعای حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف متولد شدند.

بعد از سال 305 ه که نایب دوم امام زمان (ع) از نواب اربعه یعنی ثقه ی جلیل القدر عثمان بن سعید عمری ، پس از حدود پنجاه سال نیابت ، حضرت بدرود حیات گفت ، و حسین بن روح نوبختی به عنوان نائب سوم امام زمان (عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید. علی بن بابویه قمی که پیشوای علمای قم بود ، وارد بغداد شد. چون تا آن زمان صاحب فرزندی نشده بود و از این نظر رنج می برد ، لذا فرصت را غنیمت شمرد و طی نامه ای که به حسین بن روح تسلیم نمود از او خواست تا هنگام تشرف به حضور امام زمان (عج ) به آن وجود مقدس تقدیم دارد.

وی در آن نامه اشتیاق خود را به داشتن پسری ابراز داشته و از حضرت خواسته بود برای او دعا کند تا خداوند پسری به او روزی نماید. جواب امام زمان علیه السلام هم به او رسید که برای تو دعا کردم و به زودی خداوند پسری، و به روایتی، پسرانی فقیه و پاک سرشت به تو روزی خواهد کرد...

دورنمائی از شخصیت او

پدر شیخ صدوق ، علی بن بابویه قمی سرآمد علماء ، فقهاء و محدثین قم بود ، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است. خاندان بابویه قمی از خاندانهای علمی قم ، و از قداست و عفاف و منش والائی برخوردار بوده اند.

محمد بن بابویه در چنین خانواده ای و از چنان پدری در شهر مذهبی قم متولد گشت. قم در آن روزگار مرکز علماء ، فقهاء و محدثین شیعه بوده و هنوز مقام و موقعیت علمی و مذهبی خود را در دنیای شیعه حفظ کرده است.

محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی ، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش علی بن بابویه ، محمد بن حسن بن ولید پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت ، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی آل بویه به سر می برده ، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند ، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین ، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی ، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد ، کوفه ، مکه ، مدینه ، مناطق میان راه و مراکز دیگر علمی شیعه و سنی و استفاده از علما و دانشمندان مذاهب اسلامی از شیعه ی امامی ، زیدی و سنی و ...، و عرضه احادیث اهل بیت عصمت و طهارت و مکتب فقه و حدیث شیعه که شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.

وی در سال 347 ه در ری از ابوالحسن محمد بن احمد بن علی اسدی معروف به ابن جراده بردعی حدیث شنیده، و در سال 352 به نیشابوررفته و از جمعی ازعلمای آنجا استفاده نمود.

در همان سال به مشهد مقدس رفته و به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام نائل آمد. از مشهد به مرو رفته و در آنجا از جمعی ازعلما به اخذ حدیث توفیق یافت.

سپس در همان سال یعنی 352 وارد بغداد شده و از جمعی از مشایخ آنجا استماع حدیث نمود.این عالم کوشا در سال 354 به کوفه وپس از آن به مکه رفت واز محضر علمای آن دیارکسب فیض نمود. 

شیخ صدوق ازدیدگاه دانشمندان شیعه

- شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی متوفی سال 460 ه . که با یک واسطه شاگرد شیخ صدوق بوده است از وی بدین گونه یاد می کند:" ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، دانشمندی جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث ، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در میان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او دیده نشده است، نزدیک به سیصد کتاب داشته و فهرست کتابهای او معروف است.

- دانشمند عالیقدر رجالی  ابوالعباس نجاشی متوفی سال 450 که رجال خود را بعد از فهرست شیخ طوسی نوشته است، می نویسد: " ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، ساکن ری، شیخ و فقیه ما، و چهره درخشان طائفه در خراسان بود،در سال 355 ه وارد بغداد شد و در زمانی که جوان بود مشایخِ طائفه از وی استماع حدیث می کردند ، او صاحب کتاب های بسیاری است.                 

- نابغه بزرگ و فقیه سنت شکن مشهور محمد بن ادریس حلی، متوفی سال 598 در کتاب گرانقدرش " سرائر" می نویسد:" دانشمند موثق بزرگوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث بود، او استاد پیشوای ماشیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان است."

- ابن شهر آشوب او را " مبارز قمی ها نامیده" و علامه حلی از وی مانند نجاشی از او نام برده است. و ابن داود او را "شیخ الطائفه و فقیه و چهره درخشان شیعه در خراسان دانسته و تلفیقی از سخن شیخ و نجاشی را آورده است."

از میان فقهای بزرگ متاخر فقط به ذکر گفتار علامه بحر العلوم اکتفا می کنیم که می نویسد:" ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، پیشوائی از پیشوایان شیعه، وستونی از استوانه های شریعت است، او رئیس  محدثین، و در آنچه از ائمه صادقین علیهم السلام روایت کرده صدوق و راستگوست. وی با دعای امام زمان علیه السلام متولد شد، و از این راه به فضیلت و افتخاری بزرگ نائل گشت. در توقیع مقدس آمده بود که او فقیه، نیک سرشت، پربرکت و از جانب خداوند سودبخش خواهد بود. از این رو برکت وجود او شامل حال تمام خلائق شد و خاص و عام از وی منتفع گشتند، و آثار و تألیفاتش درگذشتِ روزگار باقی ماند، و عموم فقهای شیعه از فقه و حدیثش نفع بردند."

اقامت وی در ری

شیخ صدوق ساکن " ری" شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است . شیخ صدوق در سال 347 و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به " ری" رفته و در آنجا ساکن می گردد.

 شیخ بزرگوار در قم ، ری ، نیشابور ، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کردند، و پیرامون آن بحث و گفتگو می کرده است. از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام " امالی" یا" مجالس" چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه، و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.

موقعیتهای حساس زمان شیخ صدوق

یکی از موقعیتهای قابل توجه شیخ صدوق این بود که در زمان سلطه امرای آل بویه می زیست. آل بویه که آنها را دیالمه نیز می گویند دارای نژادی ایرانی و از مردم رودبار گیلان و از لحاظ مذهب شیعه اثنی عشری بوده اند. امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی ، فارس ، خوزستان ، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.

موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله "صاحب بن عباد" متوفی سال 385 در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود. شاید شیخ صدوق در میان کلیه دانشمندان ما پس از تقة الاسلام کلینی تنها دانشمندی باشد که بیش از همه دارای استاد بوده و از آنها اخذ فقه و حدیث و علوم دیگر نموده یا به دریافت اجازه نائل گشته است.

شاگردان وی

شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است. به همین جهت گروهی از مفاخر علما شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. مرحوم ربانی شیرازی جمعاً 27 نفر از شاگردان و راویان او را نام برده است. ما مشاهیر آنها را که وارث و ناقل آثار و مکتب او بوده اند، نام می بریم:

شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان، هارون بن موسی تلعکبری، حسین بن عبدالله غضائری، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی، حسن بن عباس نجاشی( پدر نجاشی مولف رجال) ،علم الهدی سید مرتضی، سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی.

تألیفات شیخ صدوق

شیخ طوسی نوشته است وی نزدیک به 300 کتاب تألیف کرده است. شیخ ، خود در فهرست 40 کتاب او را نام می برد و شیخ اجل نجاشی که رجال خود را پس از فهرست شیخ نوشته وسعی داشته کمبودهای فهرست شیخ را تکمیل کند، 189 کتاب را نام برده است. این کتابها که عموما سودمند و گرانقدر است در جمیع شئون زندگی انسانی و مبانی اسلامی، و با استادی و مهارت در خور تحسینی تالیف و تصنیف شده و نشانه دانش وسیع و بزرگواری و قداست نفس و صفای باطن رئیس محدثین شیعه است، و هم نماینده وجود ثمربخش و موفقیت های اوست که به گفته علامه بحر العلوم خود نشانه بارز دعای حضرت امام زمان علیه السلام در حق او است.

شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است. در میان انبوه کتب مذهبی کمتر کتابی پیدا می کنید که از" شیخ صدوق" یا " محمد بن بابویه قمی" و کتابها و احادیث او ذکری به میان نیامده باشد.

لازم به ذکراست که جمیع کتب شیخ صدوق مانند سایر فقهاء و محدثین آن زمانها به زبان عربی بوده و اسامی آنها نیز عربی است که ما به برخی از آنها اشاره می نماییم:

کتاب توحید، نبوت، اثبات وصیت علی علیه السلام، سه کتاب در غیبت امام زمان، معانی الاخبار، خصال، مختصر تفسیر قرآن، من لایحضره الفقیه، عیون اخبار لرضا، ثواب الاعمال.

وفات او

شیح بزگوار ابوجعفر محمد بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق پس ازهفتاد و چند سال زندگانی درخشان و پر افتخار و مسافرت های طولانی در اقصی نقاط بلاد اسلامی و تالیف و تصنیف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگی، سرانجام درسال381 ه در"ری" چشم از جهان فرو بست و به عالم باقی شتافت. آرامگاهش امروز در شهر ری به نام" ابن بابویه" مشهور وزیارتگاه مردم مسلمان است. "قَدَّسَ اللهُ رُوحَهُ وَ نَوَّرَضَرِیَحهُ".

منبع : http://www2.irna.ir/occasion/15-2-86/index.htm

شیخ صدوق

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

شیخ صدوق

شناسنامه

نام کامل       ابوجعفر محمد بن علی ابن بابَوَیه قمی

لقب    شیخ صدوق

تاریخ تولد      ۳۰۵ (قمری)

زادگاه  قم،

مدفن  نزدیکی مرقد حضرت عبدالعظیم

اطلاعات علمی و مذهبی

اساتید محمد بن یعقوب کلینی

شاگردان       شیخ مفید

تالیفات         من لا یحضره الفقیه

________________________________________

این جعبه: نمایش • بحث • ویرایش

شیخ صدوق با عنوان کامل ابوجعفر محمد بن علی ابن بابُویه قمی[[۱]]، از علمای شیعه در قرن ۴ (قمری) و از بزرگان علم حدیث.

 زندگی

او در سال ۳۰۵ (قمری) در شهر قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص امام زمان هم زمان بوده‌است.

پدر شیخ صدوق علی بن الحسین ابن بابویه قمی، از فقهای بزرگ شیعه و در زمان امام حسن عسگری و امام زمان می‌زیسته و مورد احترام آن امامان بوده‌است.

استادان

استادان شیخ صدوق را نمی‌توان شمرد، ولی شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی ۲۵۲ تن از آنها را نام برده‌است که گروهی از آنها در زمره مشاهیر بوده و عبارتند از:

1.       پدرش علی بن بابویه قمی

2.       محمد بن حسن ولید قمی

3.       احمد بن علی بن ابراهیم قمی

4.       علی بن محمد قزوینی

5.       جعفر بن محمد بن شاذان

6.       جعفر بن محمد بن قولویه قمی

7.       علی بن احمد بن مهریار

8.       ابوالحسن خیوطی

9.       ابوجعفر محمد بن علی بن اسود

10.     ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی

11.     احمد بن زیاد بن جعفر همدانی

 شاگردان

از میان مهم ترین شاگردان وی می‌تواند به دانشمند بلند آوازه، محمد بن نُعمان معروف به شیخ مفید نام برد که خدمات بسیاری به جهان اسلام ارائه کرد، و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد.

1.       شیخ مفید

2.       ابن غضائری، ابو عبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیمله

3.       برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی

4.       شیخ جلیل، ابو الحسن، جعفر بن حسین حسکه قمی، استاد شیخ طوسی

5.       شیخ ابو جعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستی، معاصر شیخ طوسی

6.       برادر زاده اش شیخ ثقة الدین حسن بن حسین بن علی بن موسی بن بابویه

7.       حسن بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم)

8.       علی بن احمد بن عباس نجاشی (پدر نجاشی)

9.       شیخ ابو البرکات، علی بن حسن خوزی

10.     ابو القاسم، علی بن محمد بن علی خزاز

11.     ابو زکریا، محمد بن سلیمان حمرانی

12.     احمد بن زیاد بن جعفر همدانی

‏‏‏‏وفات شیخ صدوق

سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر پرکارش در سال ۳۸۱ ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست. پیکرش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.

امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و آرامگاهش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.

 سالم ماندن جسد شیخ پس از گذشت بیش از ۸۰۰ سال

آرامگاه شیخ صدوق، درگذر زمان به خاطر حمله مغولان و جنگهای خوارزمشاهیان و تیموریان و همچنین به علت حوادث مختلف چندین مرتبه خراب و ویران شد و سالها در زیر توده‌های خاک پنهان گردیده بودگردیده بود[[۲]] به‌گونه‌ای که در زمان فتحعلی شاه در سال 1238 ه.ق. روی آن را کشتزار و باغی فراخ به نام «باغ موستوفی» پوشانده بود[[۳]]؛ ولی در آن سال باران زیادی بارید که بر اثر آن، سیل عظیمی آمد و تمام زمینهای کشاورزی و باغ‌های اطراف شهرری را آب فرا گرفت و بعضی از مناطق را تخریب نمود؛ اطراف مزار شیخ صدوق نیز فروریخت و شکافی ژرف در کنار آن پدید آمد؛ هنگامی که به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد که آب قسمتی از آن را تخریب کرده بود. در پی این حادثه، واقعهٔ عجیبی نیز اتفاق افتاد که تفصیل این واقعه را بسیاری از بزرگان در کتب خود، مانند: خوانساری در کتاب روضات، تنکابنی در کتاب قصص العلما، مامقانی در کتاب تنقیح المقال، خراسانی در کتاب منتخب التواریخ، قمی در کتاب فوائد الرضویه و رازی در کتاب اختران فروزان ری و همچنین در مقدمه کتب مرحوم صدوق، از جمله کتاب کمال الدین صدوق و مقدمه کتاب خصال صدوق نقل نموده‌اند. وقتی که برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضای بدنش سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیکو آرمیده بود! و هنوز اثر حنا بر ناخنهایش مشهود بود[[۴]]، ناخنهای یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود، ریشش روی سینه‌اش ‍ ریخته شده بود و بدن چنان سالم و تازه بود که چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود! این خبر به سرعت در شهر ری و تهران پیچید تا آنکه به گوش فتحعلی شاه قاجار رسید. وی دستور داد سرداب را نپوشانند تا او شخصاً جسد را ببیند؛ شاه به همراه گروهی از علما و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، که در بین ایشان مرحوم حاج آقا محمد آل آقا کرمانشاهی و مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم گرانمایه آن روزگار و مرحوم آیت‌الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم علامه سید محمود مرعشی نجفی (پدر آیت‌الله مرعشی نجفی) حضور داشتند، برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا کردند و وارد سرداب شدند و پس از سالم یافتن پیکر و تأیید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به بررسی و جستجو نمودند. با جستجو و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده است:

هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة الامحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.

پس از بررسی‌های کامل و پیدا شدن این سنگ نبشته و تأیید علما و امینان مردم، در صحت و شناسایی جسد شیخ صدوق، جای هیچگونه تردیدی باقی نماند، پس دستور داد سرداب را بازسازی کنند، در آن را ببندند، حفره پدید آمده را مرمت کردند و بنایی مناسب بر آن بسازند و به بهترین وجه تزیین و آینه‌کاری نمایند.

مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی کلامی را نیز در این‌‌باره چنین بیان می‌دارند که:

مرحوم پدرم، علامه سید محمد مرعشی نجفی می‌فرمودند:

«من دست آن بزرگوار را بوسیدم و دیدم که تقریبا پس از نهصد سال که از مرگ و دفن شیخ صدوق می‌گذرد، دست ایشان، بسیار نرم و لطیف بود.»[[۲]]

 آثار

شیخ‌ طوسی نوشته‌است که شیخ صدوق ۳۰۰ جلد کتاب تألیف کرده‌است، و در فهرست خود ۴۰ کتاب و شیخ نجاشی ۱۸۹ کتاب از وی نام برده‌اند.

کتاب‌های شیخ صدوق همه در نهایت نیکویی و استحکام و در زمینه‌های متنوعی نوشته شده‌اند، که این خود نشانگر قدرت علمی و آشنایی گسترده او با علوم اسلامی است. برخی از مهم‌ترین آثار ایشان عبارت‌اند از:

۱. من لا یحضره الفقیه (دومین کتاب از کتب اربعه)

۲. علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آن‌ها است)

۳. کمال الدین و تمام النعمه (درباره اثبات وجود امام زمان و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی)

۴. کتاب التوحید

۵. الخصال

۶. الامالی

۷. عیون الاخبار الرضا

۸. کتاب صفات شیعه

۹. کتاب مصادقه الاخوان

۱۰. کتاب اثبات ولایت علی علیه‌السلام

۱۱. کتاب معرفت

۱۲. کتاب مدینه العلم

۱۳. کتاب مقنع در فقه

۱۴. کتاب معانی الاخبار

۱۵. کتاب مشیخته الفقیه

منیع : http://fa.wikipedia.org/wiki

تهیه: طیبه زارعی

نظرات 1 + ارسال نظر
فرشته پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:30 ب.ظ

من ازطریق گوگل وارد وبلاگ شما شدم ازتون متشکرم که این مطلب را توی وبلاگتون گذاشتید

خواهش می کنم. امیدوارم بتونم به شما دوستان عزیز کمک مختصری کرده باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد