قم


شهر قُم از شهرهای مرکز ایران است. شهر قم مرکز استان قم و نیز مرکز شهرستان قم می‌باشد. این استان در سال ۱۳۷۵ خورشیدی به استان تبدیل شد و کوچک‌ترین استان ایران است. قم در منطقه‌ای خشک و کویری واقع گردیده‌است با این وجود به علت اهمیت این شهر مرکزی برای مهاجرت مردم از شهرها و کشورهای گوناگون است.

قم جزو معدود شهرهای جهان است که تقریباً در تمام طول تاریخ اسلام فقط شیعه نشین بوده‌است

نام ها

ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای آلاچیق مانندی که چوپانان برای استراحت می‌ساختند، باز می‌گردد. بنابر داستانی نام قم از یک حدیث منسوب به محمد پیامبر اسلام گرفته شده‌است

قم چندین نام دارد که از جمله نامهای آن می‌توان به اینها اشاره کرد.

        «مجمع انصار القائم (عج)» یعنی محل تجمع یاران امام زمان.

        «مأوی للفاطمیین» یعنی پناهگاه منسوبین به فاطمه زهرا است.[1]

        «شهر خون و قیام». این عنوان به دلیل نقش فعال این شهر در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی به این شهر داده شده‌است.

موقعیت جغرافیایی

شهری است در حاشیه کویر، که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد. وسعت این شهرستان برابر با وسعت استان قم می‌باشد و دارای ۵ بخش، ۱۰ دهستان و ۳۶۳ آبادی دارای سکنه‌است. پنج بخش آن عبارت اند از: جعفرآباد، خلجستان، مرکزی، سلفچگان و کهک می‌باشد.

از لحاظ جغرافیای قم همسایه جنوبی استان تهران است. دریاچه حوض سلطان در استان قم و چهل کیلومتری شهر قم واقع شده‌است. بلند ترین ارتفاعات کوهستانی این استان در ۴۵ کیلومتری شهر قم، منطقه فردو، به نام قله برف انبار به ارتفاع ۳۱۵۰ متر می‌باشد که در فصول سرد سال یخچالی دارد که نام این کوه نیز برگرفته از آن است.

مساحت شهر قم حدودا یازده هزار و سیصد کیلومتر مربع است که اندکی از کشور لبنان بزرگ‌تر است(مساحت لبنان=ده هزار و پانصد کیلومتر مربع)

آرامگاه و حرم تاریخی و باستانی معصومه دختر امام موسی کاظم و مسجد جمکران و بیش از چهارصد امامزاده دیگر و حوزه‌ها و مدارس علمیه قم و مساجد تارخی و مهم مثل مسجد جامع و مسجد امام حسن و مسجد باب الجنه و مسجد رفعت و موسسات آموزشی و بین المللی و رودخانه قمرود با آن طغیانها و پرآب شدن‌های قدیمی که این روز‌ها به علت سد ۱۵خرداد و دلایل جوی کم آب و یا بی آب شده، از جمله جاذبه‌های توریستی شهر قم می‌باشند. در قم گروه‌های معتنابهی در جذب توریست فعالیت کلاسیک و موسسه‌ای و مجوز دار دارند.

موقعیت تاریخی

از لحاظ تاریخی روایتهای گوناگونی در مورد تأسیس شهر قم وجود دارد. یک گزارش تاریخی بر آن است که شهر قم در سالهای دور توسط مهاجرانی که از یمن به ایران هجرت کرده بودند تأسیس شده‌است. روایت مستند تر حاکی از آن است که این شهر قدمت ۵۰۰۰ ساله دارد که این ادعا توسط دانشگاه آکسفورد با استناد به آزمایش کربن مورد تایید واقع شده‌است.

اقلیم شهرستان

آب و هوای قم در طبقه بندی اقلیمی کشور در زمره آب و هوای نیمه بیابانی (جزو اقلیم کویری و خشک) محسوب می‌شود چون نزدیک به منطقه بیابانی مرکز ایران است. تابستانهای آن گرم و خشک و زمستانهای آن کم و بیش سرد است اختلاف دمای سالانه نسبتاً زیاد و در اغلب اوقات خشکی هوا غلبه دارد. علیرغم آب وهوای خشک ونیمه بیابانی این استان مناطق خوش آب وهوایی اطراف شهر قم وجود دارد که برخوردار ازآب وهوای سرد کوهستانی بوده ومحل مناسبی برای گذران تعطیلات وایام گرم سال می‌باشد.

مشخصات جمعیتی و اجتماعی شهرستان

جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۹۵۹٫۱۱۶ نفر بوده‌است [۱].

جمعیت شهرستان قم در سال ۱۳۷۵ برابر با ۸۵۳۰۴۴ نفر بوده‌است که ۱۶/۹۱ درصد آن در نقاط شهری ساکن بوده‌اند. درقم طوایف زند، گائینی، شاهسون، لک و... زندگی می‌کنند.

        نسبت جنسی ۱۰۵ مرد به ازای ۱۰۰ زن

        بعد متوسط خانواده ۴/۷۴ نفر می‌باشد که در نقاط شهری ۴/۷۹ نفر در نقاط روستائی ۴/۲۵ نفر می‌باشد.

        ۹۹/۷۶ درصد جمعیت شهرستان مسلمان و مابقی را پیروان دیگر ادیان الهی تشکیل می‌دهند.

 

حوزه علمیه قم

حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری تأسیس شده‌است. افرادی همچون سید محمد تقی خوانساری ، روح‌الله خمینی، اراکی، گلپایگانی، خامنه‌ای، رفسنجانی، محمد صدوقی، مصباح یزدی، عباس مصباح زاده و عباس قمی در حوزه قم تحصیل و تدریس کرده‌اند. وجود حوزه علمیه در این شهر باعث شده تا اتباع خارجی از بیش از ۸۰ کشور جهان گرد هم آیند.[نیازمند منبع]امام موسی صدر متولد قم می‌باشد. سهراب سپهری نیز متولد قم می‌باشد ولی در کودکی به کاشان مهاجرت می‌کند به همراه خانواده خود.[نیازمند منبع]سید حسن نصراله هم کمی بیش از یک سال در قم تحصیل نموده‌است.[نیازمند منبع]مطهری و بهشتی هم در حوزه قم بودند.[نیازمند منبع] آرامگاه پروین اعتصامی هم در قم است.[نیازمند منبع] همچنین آرامگاه دکتر محمد قریب هم در قبرستان شیخان قم واقع شده.[نیازمند منبع] همچنین آرامگاه چند تن از شاهان صفوی در قم و آنهم در حرم می‌باشد ولی متاسفانه پس از انقلاب به دلایل واهی و بی توجه به آثار باستانی و فرهنگی بودنشان، از نظر‌ها مخقی نگهداشته شده‌اند.

مراکز علمی و دانشگاهی

استان قم علاوه بر دارا بودن مراکز تحصیل علوم دینی، دارای مراکز دانشگاهی نیز می‌باشد.

        دانشگاه قم

        دانشگاه آزاد قم

        دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استان قم[2]

        دانشگاه مفید

        دانشگاه پیام نور قم[3]

محله‌های قم

قم دارای محله‌های کوچک و بزرگ و کاملا متفاوتی است که عبارتند از: حرم ، آزادگان ، نیروگاه، صفائیه، چهار مردان، آذر، زنبیل آباد، زین الدین، امام حسن، پردیسان، مهدیه، امام، دورشهر، ....

پاورقی

1.       ^  در این باره ر.ک. به «بحارالانوار»، ج ۶۰، ص ۲۱۰ به بعد

2.       ^  «حضرت مهدی (عج) فروغ...»، ص۲۹۳ به بعد

تاریخچه پوشاک وحجاب زنان در شهر قم

 

الف) پوشاک بیرونی زنان

درقم ودیگر مناطق کشور می توان گفت که چادر، عمومی ترین وهمه گیرترین «لباس ملی» زن ایرانی بوده است. جنس و رنگ چادر بستگی به طبقه فرد استفاده کننده داشت که به چه گروه اجتماعی تعلق داشته باشد. جنس چادر می توانست از ابریشم، نخ، کرباس یا ساس باشد. رنگ چادر هم متنوع وگوناگون بود. زنان شهرنشین عمدتاً از چادرهایی با رنگ سیاه استفاده می کردند. زنان روستایی از چادرهایی با رنگ شادتر وطرح های متنوع چون چادرهای شطرنجی وچهارخانه با رنگ های سرخ، سیاه، سفید و زرد وسبز وآبی استفاده می کردند.

استفاده از چادر الزاماً برای حضوردر انظار عمومی یا معابر شهری وروستایی نبوده است. گاهی زنان ایرانی حتی در منازل خود از چادر بهره می بردند که از این نوع چادر با عناوین«چادرنماز، یا چادرشب» یاد می شده است. درکنار چادر، استفاده از روبند یا نقاب برای حضور زنان شهری در انظار عمومی ضروری بوده است.

زنان روستایی ملزم به استفاده از روبند نبوده اند. روبند عبارت بود از تکه پارچه ای که قسمت چشم هایش شبکه دوزی شده بود و به وسیله یک سگک یا قزن قفلی به پشت سر محکم بسته می شد. جنس سگک بسته به تمکن مالی استفاده کننده می توانست از طلا یا نقره یا برنج باشد. جنس روبند اغلب از کتان با چیت موصلی وبه رنگ سفید بوده است.

 

چاقچور نیز در زمره پوشاک ایرانی جای می گرفته که عبارت بود از: شلوارگشاد و بلند وکف دار زنانه که آن را به روی شلیته وتنبان می پوشیده اند ودارای لیفه وبندی که در زیر شکم بسته می شد. چاقچور به رنگ های متنوعی چون آبی روشن، سبز، بنفش مایل به ارغوانی، سبز بی رنگ و یا سیاه بوده است. چاقچور علاوه بر آن که دلربایی و ظرافت پای زنان را می پوشانده به جای چکمه ومحافظ پا در برابر گردوخاک نیز کاربرد داشت.

در یک تقسیم بندی کلی پوشاک زنان عبارت بود از:

پوشیه:پوششی از نوع توری نازک برای پوشیدن صورت زنان بود که توسط بندی که در زاویه های کناری پوشیه دوخته شده بود بر پشت سر گره می زدند.

پیشانی بند: دستمال چهارگوشی که روی پیشانی می بستند.

روسری: پارچه مربعی شکلی بود که اضلاعی کوچکتر ازچارقد داشت. روسری را مشابه چارقد برسرانداخته، دوگوشه ای را در زیر گلو گره می زدند.

چارقد: از روسری بلندتر است وخانم ها به صورت مثلث دولاشده به سر می اندازند.

چادر: که به اشکال و اسامی مختلفی از گذشته تاکنون در سطح استان رایج بوده است.

الف)چادر راسته ب) چادر عربی ج) چادرنماز(رنگی)

د)چادرمشکی که در 50 سال گذشته مرسوم بوده است. ه) چادر عبایی

تن پوش ها:

پیراهن دورچین: این تن پوش، لباس دورچین یقه گردی بود که قد بالاتنه آن به زیرکمر می رسد ویقه پیراهن دورچین گرد و بدون برگردان بود. آستین های پیراهن بلند وساده و راسته بود. این لباس تا زیر زانو را می پوشاند و همراه آن از جنس درست به رنگ مشکی به پای می کردند. علاوه براین، زنان قمی پیراهن راسته، شلیته وجلیقه را در شکل های مختلف مورد استفاده قرار می دادند.

ب) پوشاک اندرونی زنان:

پوشش وپوشاک اندرونی زنان ایرانی به کلی متفاوت با آنچه بود که به هنگام خروج از خانه بدان آراسته می شدند.

زن به جهت آزادی عمل نسبی خود در حریم خانه، ویا به عبارتی اندرونی، از لباس ها متنوع بهره می جسته است. از این رو اغلب زنان،پوشاک خانه ای آنها پرزرق وبرق وشاد می بوده است.

عمده ترین وسیله برای پوشاندن مو، روسری بوده است که آن را روی سر می انداختند و زیرچانه گره می زدند. روسری ها از پارچه های چلواری، ابریشمی و پشمی و به رنگ های سفید، قرمز، آبی ، سبز ولاکی بود که گاهی آنها را با دوختن جواهرات تزیین می نمودند. برخی نیز برای پوشاندن سرخود از چارقد استفاده می کردند که چارقد عبارت بود از پارچه ای مربع شکل مخصوص زنان که آن را دولا کرده به شکل مثلت درمی آوردند وسپس آن را در وسط طوری، روی سراندازند که طرف زاویه قائمه در پشت سر و دو زاویه حاد، در طرفین واقع شود. سپس آن را در زیر گلو محکم کنند. برای جلوگیری از جابجاشدن چارقد بر روی سر از دستمالی ابریشمی به نام «کلاغی» استفاده می کردند که آن را به دور سر می پیچیدند.

چارقد معمولاً از جنس حریر، ابریشم، چیت، نخ و به رنگ های سفید، صورتی، ارغوانی، رنگ ووارنگ، ساده وگلدار بود.

پیراهن از اصلی ترین بخش های پوشاک اندرونی زن ایرانی بوده است که در پاره ای مواقع تنها پوشش زن نیز به شمار می آمده است. پیراهن مورداستفاده زنان معمولاً بلند بوده وتا روی زانو را می پوشانده است. پیراهن های تهیه شده از پارچه های قلمکار، توری، ابریشم، کرباس مخمل، نخ، حریر، پشم به رنگ های نارنجی، آبی، سبز، سفید وقرمز بوده است.

زنان عموماً به هنگام اقامت در منزل، برای پوشش پاها از شلوار، دامن وشلیته استفاده می کردند. شلوارها عموماً بلند وگشاد بوده اند که تا قوزک پا را می پوشانده اند. شلوار زنان شهرنشین تنگ تر از شلوار زنان روستایی وعشایری بوده است.

 

منبع:

نامه قم، فصلنامه فرهنگی پژوهشی شورای پژوهشی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال نهم، شماره 31-32

تاریخ و جغرافیای شهر قم

درباره قدمت قم و تاریخ بنای آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند که این شهر پیش از دورة اسلامی وجود داشته و بعضی هم میگویند که شهر قم بعد از اسلام بنا گردیده است.

نویسندگان بزرگ و قدیمی اسلامی مانند «ابو دُلفِ خزرجی» از نویسندگان قرن چهارم هجری در سفرنامه خود گفته است: قم شهری است جدید و اسلامی که اثری از ایرانیان در آن یافت نمیشود.[1] نویسنده دیگر «عبدالکریم سمعانی» از نویسندگان قرن ششم درباره قدمت قم میگوید: قُم مدینةُ مستحدثةُ لا اثر بلأعاجم فیها.[2] قم شهری است جدید که اثری از ایرانیان در آن نیست. یاقوت حمَوی[3] و ابوالفداء[4]، همین ادعا را تکرار کردند.

امّا در مقابل اینها، نویسندگان دیگری قدمت تاریخی قم را ماقبل اسلام میدانند و دلایلی هم در دست است که ادعای اینها را ثابت میکند که به بعضی از آنها اشاره میشود.

1. بلاذری از نویسندگان معتبر اسلامی در قرن سوّم، مینویسد: وَ اَضحُّ الاخبارِ اِنّ اَبا موسی فَتَحَ قُم و قاشان.[5] صحیحترین خبرها این است که ابوموسی (اشعری) قم و کاشان را فتح کرد (سال 23 هجری) بنابراین شهر قمی وجود داشته که ابوموسی آن را فتح کرده است.

2. یعقوبی از نویسندگان بزرگ قرن سوّم، قم را از جمله شهرهای عصر ساسانی نام برده است.[6]

3. خسرو پرویز از ریدک پرسید مرا از بوی بهشت خبر ده، رَیدَک از چند چیز خوشبو نام برد از جمله، زعفران قم.[7]

4. دینوری میگوید: انو شیروان، کشور را به چهار قسمت کرد و شهر قم، از جملة‌ شهرهای قسمت دوّم بود.[8]

5. میگویند وقتی که اشعریان در اواخر قرن اوّل هجری به قم آمدند آتشکده قم را خراب کردند و به جای آن مسجدی بنا کردند،‌پس قبل از اسلام در این سرزمین کسانی بودند که به آتشکده میرفتند.[9]

باستان شناسانی مانند «گریشمن» کنارههای غربی ایران (قم، کاشان، ساوه) را از نخستین و قدیمیترین مناطقی میدانند که جماعات اولیه انسانی در آن استقرار یافته و تمدنهای اولیه را پیریزی کردهاند. در این صورت قدمت قم و نواحی پیرامون آن به چند هزار سال پیش میرسد.

علت نامگذاری قم

قدیمیترین موردی که نام قم در آثار اسلامی دیده میشود دو روایت از علی ـ علیه السّلام ـ میباشد که ابن فقیه[10] و عبدالجلیل رازی قزوینی[11] آنها را نقل کردهاند. روایت اوّل: «اَسلَمُ المواضِعِ یومئذٍ قَصَبَةُ قُمِّ تِلکَ الّتی یخرج انصار خَیر الناس...» سالمترین مکانها در آن روز شهر بزرگ قم است، آن شهری است که یاران بهترین خلق خدا از آن بیرون میآیند... . روایت دوّم: «سلام الله علی اَهل قم و رَحمَةُ الله و برکاتهُ علی اهل قُم یسقَی اللهُ بِلادَهُم الغیتث...» سلام خدا و رحمت و برکات او بر اهل قم، خداوند سرزمینها و بلاد ایشان را از باران رحمت خود سیراب سازد.

از این روایات دو مطلب عمده استفاده میشود یکی این که پس از فتح قم (23 هـ) بسیاری از مردم آن، دین مبین اسلام را پذیرفته و افتخار دوستی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را پیدا کرده بودند، دیگر این که نام قم، به همین صورت امروزی در کلام پیشوایان دین آمده است.

امّا برای علت نامگذاری قم وجوهی را ذکر کردهاند که صحیحتر و منطقیتر آن این است که در ایام قدیم سرزمین قم محلّ جمع شدن آب رود انار (همین رودخانه فعلی) بوده و آب از هیچ طرفی رهگذری نداشته است و در اطراف و جوانب آن به واسطه زیادی آب، علفزار و مرغزار فراوان بوده است که چوپانان گرد به گرد آن زمین چادر زدند و خانهها بنا کردند و آن خانهها را کومه نام نهادند و بعد از آن اسم تخفیف پیدا کرد و کُمْ شد پس آن را به عربی برگرداندند و گفته شد قم...[12]

در سال 23 یا 24 هجری، ابوموسی اشعری بخشی از سپاه تحت فرماندهی خود را به سرکردگی «احنف بن قیس» روانه منطقة قم نمود. و بدین ترتیب قم در زمان عهد خلیفه دوّم به دست مسلمین افتاد و همزمان با اصفهان فتح شد.[13]

ورود اعراب اشعری به قم، مورد استقبال اهالی بومی زرتشتی آن واقع شد با آمدن افراد قبیلة اشعری از کوفه به قم و اسکان آنها دراین منطقه، قم به تدریج، به شهر تبدیل شد و اعراب اشعری به شهر قم تسلط یافتند.

پس از تسلط اشعریها، قم پناهگاه نسبتاً امنی برای طالبیان و علویان گردید. استقرار اشعریها به خاطر گرایشاتی که داشتند از عوامل توجه و هجرت علویان به این شهر گردید.[14]

در قرون اولیه اسلام، علویان و شیعیان با بیرحمانهترین وضع، تحت تعقیب و آزار حکام اموی و عباسی بودند. که آنها را مجبور میساخت به مناطق دور دست سرزمینهای اسلامی آن روزگار هجرت کنند. ایران و شهر قم از مناطق مهمی بود که علویان پیوسته به سوی آن هجرت میکردند.

با حضور علویان در قم، این شهر به یک کانون مخالف و قیام علیه بغداد تبدیل شد. که در یکی از این قیامها قم از اصفهان جدا شد. مردم قم بعد از شهادت امام رضا ـ علیه السّلام ـ برعلیه مأمون هم دست به شورش زدند و حدود هفت سال از پرداخت خراج خودداری کردند. و دائماً با عوامل خلیفه در قم درگیر بودند و بارها عوامل او را از شهر خارج کردند.[15]

بعد از فوت مأمون، معتصم به خلافت رسید و سپاهی به فرماندهی «وصفِ ترک» به سرکوبی شورش قم فرستاد و این سپاه شهر قم را پس از غارت به تلی از خاکستر تبدیل کردند که تا سال 254 هـ .ق قم در آرامش نسبی قرار داشت.

با روی کار آمدن متوکل عباسی که از دشمنان سرسخت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و علویان بود به طوری که سیاستناسزاگویی به علی ـ علیه السّلام ـ را در پی گرفت و به بقاع متبرک در کربلا آب بست که این امر عکس العمل شدیدی در میان مردم قم ایجاد کرد که دائما با دستگاه خلافت در جنگ و درگیری بودند. و دست به شورش میزدند و هر بار سرکوب میشدند. این شورش و سرکوب مردم قم به طور مستمر تا زمان به قدرت رسیدن آل بویه ادامه یافت که آل بویه توجه خاصی به قم داشتند و در توسعة آن میکوشیدند. و در این دوره اولین کتاب مستقل در تاریخ قم توسط «محمد قمی» نوشته شد.[16]

در زمان سلجوقیان قمیها در صحنة سیاسی بسیار فعال شدند و متصدی امور مهم دولتی شدند. با حمله سپاه مغول، قم به کلی منهدم شد و با این حال برخی از حکام مسلمان شده مغول به قم توجهاتی داشتند. امّا بعداز حدود یک و نیم قرن از حمله سپاه مغول، این شهر بار دیگر مورد تهاجم «تیمور گورکانی» قرار گرفت و مردم آن قتل عام شدند.

در سال 909 هـ .ق لشکر شاه اسماعیل صفوی قم را به تصرف در آورد. صفویان قم را مورد توجه خاص خود قرار دادند، به طوری که این شهر در جهات مختلف توسعه و پیشرفت کرد. و از مراکز مهم فرهنگی و فقهی شیعه گردید و در آن عصر از نوعی شکوفایی و پویایی خاصی برخوردار بود.

هنگامی که افغانها به ایران حمله کردند و با تصرف اصفهان سلسله صفویه را ساقط نمودند، قم نیز دچار خسارات فراوانی شد و این شهر به صورت پادگان لشکریان افغان در آمده بود.

فتحعلی شاه بعد از سرکوبی مخالفان به خاطر نذری که برای عمرانی بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ کرده بود، در زمینه عمران این شهر، اقداماتی انجام داد. با اغماض از روش برخی از سلاطین قاجاری، شاهان این سلسله توجه مناسبی به این شهر و بارگاه حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ داشتند.

در جریان جنگ جهانی اوّل با نزدیکی قشون روس به کرج جهت تصرف تهران سران برخی احزاب، تعداد زیادی از نمایندگان مجلس، رجال سیاسی و مذهبی، و بسیاری از طبقات مردم به قم مهاجرت کردند و با ایجاد «کمیته دفاع ملی» این شهر به یک مرکز سیاسی و نظامی علیه روس و انگلیس تبدیل شد. و در 14 دی ماه سال 1294 شمسی قم به اشغال نیروهای روسی در آمد.

در دهههای بعدی نیز قم از جمله مناطقی بود که مورد توجه ویژه مردم و درباریان قرار داشت. در حال حاضر هم، قم یکی از مراکز مهم تشیع در ایران و جهان است.

ن: 1326 م مختار اصلانی

________________________________________

[1] . ر.ک: تتمة الدهر، ثعالبی، چ دمشق، ج 3، ص 176.

[2] . سمعانی،‌عبدالکریم، الانساب، نسخة عکسی، ورق 461.

[3] . حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 4، ص 175.

[4] . ابوالفداء، تقویم البلدان، پاریس، دار الطباعة السلطانیه، ص 409.

[5] . بلاذری، فتوح البلدان، مصر، دار المعارف، 1956.

[6] . احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج 1، ص 144.

[7] .ثعالبی، غرز ملوک الفرس، پاریس، ص 709.

[8] . دینوری، اخبار الطوال، قاهره، دار الثقافة و الارشاد القوی.

[9] . فقیهی، علی اصغر، تاریخ مذهبی قم، چ قم، ص 117.

[10] . مختصر البلدان، ص 264.

[11] . رازی، عبدالجلیل، النقض، چ تهران، ص 166.

[12] . تاریخ قم، ص 12.

[13] . اعثم کوفی، الفتوح، مطبعه حسینی، ص 43 ـ 105.

[14] . خلیفة‌بن الخیاط، تاریخ، چ دمشق، ج 1، ص 372.

[15] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چ منیریه، مصر، ج 5، ص 212.

[16] . قم نامه، مدرسی طباطبایی، انتشارات کتابخانه نجفی، ص 12.

 

 

 

 

اماکن مقدس قم

 

اماکن مقدس قم

از آن جا که شهر مقدس قم از شهرهای قدیمی و تاریخی و مذهبی میباشد از اماکن و بناهای مقدس و تاریخی بسیاری برخوردار است که این اماکن را به پنج دسته تقسیمبندی کرده و آنها را به طور خلاصه معرفی میکنیم.

1. امامزادگان و مقبرههای تاریخی و دیدنی؛

2. مدارس علمی و قدیمی؛

3. مساجد بزرگ و معروف؛

4. آرامگاهها و مقبرههای بزرگان علمی و حکومتی؛

5. محلات و خانههای قدیمی؛

1. امامزادگان و زیارتگاهها

آستان مقدس حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ

مجموعه حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دختر بلافصل امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ ، در مرکز شهر قم یکی از بزرگترین و ارزشمندترین آثار معماری اسلامی ایرانی است که یادگارهای گرانبهایی از قرون مختلف را در بر دارد.

امام زاده اسماعیل

این امامزاده از زیارتگاههای قدیمی استان قم است که در دامنه کوه بیدقان در 18 کیلومتری قم واقع شده است. در این بقعه، سه تن به اسامی شاهزاده اسماعیل و فرزندش حمزه ـ از اولاد علی بن جعفر عریض ـ و شاهزاده محمد ـ از اولاد امام کاظم ـ علیه السّلام ـ ـ مدفوناند. این امامزاده از بناهای تاریخی قم و دارای درهای نفیس و کاشیهای عالی و صندوقی منبت بر روی مرقد است. این بنا مشتمل بر بقعة گنبدی، رواق، صحن و مسجد است و بنای آن از ابنیة قرن هفتم هجری است.

امام زاده موسی مبرقع

این امامزاده فرزند امام محمد تقی ـ علیه السّلام ـ جد سادات رضوی است. ایشان اولین کسی از سادات رضوی است که در سال 256 هـ . ق در قم اقامت گزیده است. موسی مبرقع در 296 هـ . ق از دنیا رفت و در مکانی که اکنون مزار اوست دفن شد و در کنارش یکی از فرزندانش به نام شاهزاده احمد فرزند محمد بن موسی مدفون گردید.

امام زاده شاه حمزه

این امام زاده از فرزندان موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و برادر امام رضا ـ علیه السّلام ـ است. این امام زاده که در میدان کهنه قم واقع شده مورد احترام ویژه مردم است.

امام زاده علی بن جعفر

این امامزاده مشهور به «دربهشت» میباشد که گنبد آن متعلق به اوایل قرن هشتم هـ .ق است که در دوران قاجار ایوان و بیوتاتی بر آن اضافه گردیده است.

امام زاده سید سربخش

این امامزاده در خیابان آذر مقابل چهل اختران قرار گرفته و شخص مدفون در آن از نوادگان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میباشد. بر اساس نوشته گچ بری پایانی کتیبه، تاریخ احداث بنا، محرم الحرام 774 هـ .ق ثبت شده است.

امام زاده احمد بن اسحاق

این بنا در میدان کهنه قم یا میدان زکریا بن آدم در جوار امامزاده شاه حمزه قرار گرفته و مدفون در آن، احمد بن اسحاق عسکری از نوادگان امام هفتم ـ علیه السّلام ـ است. حرم اصلی امامزاده از بناهای باستانی قبل از صفویه است که به دستور شاه طهماسب تعمیر و تزئین شده است.

امام زاده ابو العباس احمد

این آرامگاه در مجاورت امامزاده دربهشت قم واقع شده است و از آثار قرن هشتم هجری است و درباره شخصیت مدفون در آن نقل شده که از سادات حسنی سجادی بوده و جدش، ابوالفضل حسین، از صحابه امام عسکری ـ علیه السّلام ـ است.

امام زاده باوره

این آرامگاه در مزرعه باوره، در 6 کیلومتری روستای فردو از توابع قهستان واقع شده است. در این آرامگاه دو امامزاده به نامهای شاهزاده محمد و حسین، حلیمه خاتون و زینب خاتون از احفاد امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ مدفوناند.

امام زاده حلیمه خاتون

این آرامگاه در روستای لنجرود و در 12 کیلومتری جنوب شهر قم واقع شده است. امامزاده مدفون در این بقعه را از احفاد امام کاظم ـ علیه السّلام ـ ذکر کردهاند.

امام زاده سکینه خاتون

در 30 کیلومتری شرق قم و نزدیک روستای زالون آباد، آرامگاه سیده سکینه خاتون از احفاد امام کاظم ـ علیه السّلام ـ واقع شده است. که از آثار قبل از صفوی یا دورة آغازین صفوی میباشد.

امام زاده سلطان محمود

این امامزاده در جهت شمال غربی روستای صرم درجنوب قم واقع شده و مدفون در آن سه تن به اسامی سلطان محمود، شاهزاده سلیمان از احفاد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و یک زن به نام ستی زینب از احفاد امام کاظم ـ علیه السّلام ـ است.

امام زاده سلیمان

این آرامگاه در 26 کیلومتری جنوب شرقی قم واقع شده است. به نظر میرسد بنای اولیه امامزاده به دورة ایلخانی مربوط باشد. امامزاده مدفون از سادات حسینی سجادی است.

امام زاده شاه ابراهیم

این بنا در 24 کیلومتری قم واقع شده و بنای کنونی آن مزاری از دوره صفویه است.

امام زاه شاهزاده ابو احمد

این بنا در بیرون دروازة ری در شمال شرقی قم واقع شده و مدفون آن ابواحمد محمد بن حنفیه از احفاد علی ـ علیه السّلام ـ است. این بنا از آثار بسیار قدیمی شهر قم است که در سال 932 هـ .ق تجدید بنا شده است.

امام زاده شاهزاده احمد و علی حارث

این بنا در شرق شهر قم ـ در خاکفرج ـ واقع شده که در آن دوقبر مشهود است که بر روی یکی از آنها لوحی قرار دارد و به نام حارث ثبت شده بود و اینک در موزه ملی نگهداری میشود و به قرن هفتم هجری تعلق دارد.

امام زاده شاهزاده جعفر غریب

این آرامگاه در 6 کیلومتری شهر قم واقع شده و مدفون در آن یکی از نوادگان امام کاظم ـ علیه السّلام ـ میباشد.

و امامزادههای دیگر مانند: شاهزاده جعفر از فرزندان امام کاظم ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده زکریا، امامزاده سید علی، امامزاده طاهر در 30 کیلومتری شمال غربی قم، امامزاده عباس از اولاد امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده عباس، هفت امامزاده، که مدفن هفت امامزاده به نامهای عباس، ابراهیم، صالح، فیروز، حسن، جعفر،‌ابوالقاسم اسماعیل، از احفاد امام کاظم ـ علیه السّلام ـ اند. امامزاده محسن، امامزاده صفورا از اولاد علی ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده عبدالله از نوادگان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده فاضل، امامزاده معصومه و... در قم و اطراف آن مدفون هستند. که جمعاً به 41 امامزاده میرسد، که بزرگترین و معتبرترین و پررونقترین آنها آستانه مقدس حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دختر امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ، در مرکز شهر با ارزشمندترین معماری اسلامی ایران میباشد.

2. مدارس علمی و قدیمی

شهر قم از دیرزمان، یکی از مراکز مهم تشیع بوده و دانشمندان بزرگی همچون صدوق (ابن بابویه) و علمای دیگر از این شهر برخاستهاند.

در سال 1340 هـ .ق مرحوم شیخ عبدالکریم حائری حوزة‌ علمیه را از نو سازماندهی کرد. اکنون نیز حوزة علمیه، زیر نظر آیات عظام و حجج اسلام و استادان عالی مقام، دائر است و از نقاط مختلف و کشورهای مجاور، طلاب علوم دینی در این شهر مقدس حضور یافته و کسب فیض مینمایند. اهم مدارس علمی و دینی استان قم عبارت است از:

مدرسه فیضیه

مدرسه فیضیه یکی از پرآوازهترین مدارس علوم دینی درجهان است این مدرسه از نیمة نخستین قرن سیزدهم هجری قمری جایگزین بنای مدرسه آستانه شد.

مدرسة غیاثیه (پامنار)

این مدرسه در نزدیک میدان کهنه شهر که نام آن به همین شکل در کتابها و اسناد دورة‌صفوی و قاجار به تکرار دیده میشود، واقع گردیده که اکنون در خیابان آذر واقع شده است. بنای مدرسة غیاثیه به نیمه نخستین قرن نهم و سال 830 هـ .ق مربوط میشود. مؤلف گنجینه آثار قم از این مدرسه به نام شرفیه یاد میکند که شرف الدین وزیر آن را بنا کرده است.

مدرسه جهانگیر خان

این مدرسه در جانب شرقی شهر قم ـ نزدیک دروازه ری سابق ـ و در مرکز محله مسجد جامع قرار دارد. این مدرسه از مدارس دوره صفوی قم است که در دوره ناصری به سال 1278 هـ .ق به وسیله میرزا نصر الله خان مستوفی گرگانی تعمیر و مرمت یافت و پس از آن به نام مدرسه ناصری نیز یاد میشد که در عین کوچکی از مدارس معروف قدیمی قم بود. و اکثر فضلای سابق قم از تربیت یافتگان این مدرسه بودند. به اعتقاد اهل فن، مدرسه جهانگیر خان از نظر نقشه چند ضلعی و سردر زیبا، از مدارس منحصر به فرد ایران است.

مدرسه رضویه

بنا به روایت تاریخی، بنای مدرسه رضویه منزل استراحت امام هشتم شیعیان در راه رفتن به مرو بود. محل مجاور این مدرسه دینی به محله شاه خراسان معروف است.

مدرسه ستیه

بنا به روایت تاریخی، بنای مدرسه ستیه جایگاه عبادت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در زمان توقّف ایشان در قم بوده است. این بنا در حال حاضر با طرزی جالب، از آینهکاریها در وسط، همراه با حجرات و مسجد در محله میدان میر شهر قم خودنمایی میکند.

غیر از این مدارس قدیمی در سالهای اخیر مخصوصاً با پیروزی انقلاب اسلامی ایران مدارس جدید و باشکوهی بنا شد که از مهمترین آنها میتوان به مدرسه آیت الله گلپایگانی، مدرسه معصومیه، مدرسه دار الشفاء، امام خمینی، حجتیه، حقانی و... اشاره کرد.

3. مساجد بزرگ و معروف قم

مسجد مقدس جمکران

این مسجد در 6 کیلومتری جنوب شرقی شهر قم(جاده قم ـ کاشان) واقع شده و همواره پذیرای زائرینی از نقاط مختلف ایران و سایر کشورهاست. به علت قداست و اهمیت در این مسجد مقالهای جداگانه به شرح بیشتری خواهیم پرداخت.

مسجد امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ

این مسجد بر اساس یک روایت تاریخی به اراده و اشارة حضرت امام زمان (عج) ساخته شده است.

این مسجد را در مسیر تهران ـ قم و در محلی که سابقاً بیابان خارج از شهر بود. مرحوم حاج یدالله رجبیان از اخیار قم به نام مسجد امام حسن مجتبی بنا کرده است قدمت این مسجد به سال 1381 هـ .ق مطابق سال 1340 شمسی است.

مسجد جامع

اسکلت اصلی گنبد خانه متوازن آن، به نیمة نخستین قرن ششم هجری قمری تعلق دارد. این مسجد پس از مسجد جامع عتیق قم قدیمیترین مسجد استان قم است.

مسجد امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ (جامع عتیق)

این مسجد در خیابان آستانه واقع شده است. اصل بنا به قرن سوّم هجری مربوط است، ولی اکنون از اصل بنا اثری نیست و بنای حاضر تجدید بنای آن مسجد قدیمی است. مسجد امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ قدیمیترین مسجد استان قم است و از اهمیت روحانی و ویژگیهای معماری خاص برخوردار میباشد. این مسجد به مسجد جامع عتیق قم نیز معروف است.

مسجد اعظم

مسجد اعظم در جبهة غربی آستانة مقدسة حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به سعی و اهتمام آیت الله بروجردی در سال 1374 هـ .ق توسط استاد «حسین بن محمد معمار» معروف به استاد لرزاده بنا گردید. این مسجد به جهت بزرگی و عظمت، مسجد اعظم نام گرفته است.

مسجد فاطمیه

این مسجد هم از مساجد معروف قم میباشد که در نزدیکی گذرخان به همت یک خانم خیرخواه به نام بانو همایون رخداد، بنا گردیده است. در حال حاضر در این مسجد علاوه بر اقامة نماز، تدریس علوم دینی نیز صورت میگیرد.

مسجد پنجه علی

این بنا در محلهای به همین نام واقع شده و به جهت وجود قطعه سنگی که تصویر دستی بر آن حک شده، به این نام خوانده شده است.

مسجد صرم

این بنا در روستای صرم در 26 کیلومتری جنوب شرقی قم واقع شده و از آثار دورة صفوی است. این بنا در طی سالهای 1061 و 1062 هـ .ق توسط شخصی به نام حاجی صومی، بنا گردیده است.

4. آرامگاههای تاریخی استان قم

آرامگاه فتحعلی شاه

مقبره فتحعلی شاه در قسمت شمالی صحن شمالی آستان حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ قرار دارد و از آثار بیگم صفوی است. این مقبره در زمان حیات فتحعلی شاه به دستور خود وی (سال 1245) تعمیر و تزیین شد.

آرامگاه محمد شاه

در ضلع غربی حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در ورودی مسجد بالاسر واقع شده است.

مقبره مهد علیا

مهد علیا زوجة سلطان محمد خدابنده صفوی و مادر شاه عباس اوّل بود که با قدرت تمام در ادارة امور اهتمام میورزید. این مقبره در جهت غربی و عقب گور محمد شاه قرار گرفته است.

آرامگاه مستوفی

این آرامگاه به پدر مستوفی الممالک ـ از رجال مشهور عهد قاجار ـ تعلق دارد که در ضلع شمال شرقی صحن عتیق قرار گرفته است.

آرامگاه شاه عباس دوّم

این مقبره در جنوب غربی حرم واقع شده است.

آرامگاه شاه سلیمان و شاه صفی

این آرامگاهها در محل موزة سابق (مسجد شهید مطهری فعلی) آستانه قرار گرفته است.

آرامگاه علی بن بابویه قمی (متوفای 329 هـ .ق)

این ارامگاه در کنار شرقی قبرستان قدیمی بابلان و هم اکنون در شرق خیابان ارم واقع شده است.

مقبره خواجه اصیل الدین

این مقبره جزء مقابر گنبد سبز واقع در خیابان چهارمردان میباشدکه از بنای بزرگ خاندان صفی میباشد.

و آرامگاههای بزرگان چون آخوند ملا مهدی عراقی، میرزا حسن کاشفی، آیت الله سید صدرالدین، محمد تقی خوانساری، بروجردی، مرتضی مطهری، اراکی، علامه طباطبایی، و پروین اعتصامی را میتوان نام برد.

5. محلات و خانههای تاریخی و دینی

از محلات و بناهای قدیمی و تاریخی قم میتوان به خانه حاج قلی خان، خانه حضرت امام خمینی، ملاصدرا در کهک، و از محلات، محله آستانه، محله قدیمی عشقعلی، چهارمردان، سیدان، سنگ بند، موسیان، اسحاقیه، و ... اشاره نمود.

از دیگر آثار تاریخی و دیدنی میتوان به کاروانسراهای قدیمی، ساختمان هشتی، سرو پانصد ساله و دریاچه نمک اشاره نمود.

 

 

 

 

 

 

قم ، پایگاه علم و فرهنگ

          شهر قم از زمانی که به عنوان مرکزی شیعی در نزد پیروان اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ شهرت یافت، پیوسته مهد دانش و فضیلت و سرچشمه فیضان حکمت و معرفت بوده و از همان روزها تربتش را به شرافت و مردمش نیز به فضیلت ستوده شده‌اند. خدمات برجسته و مساعی ارزنده دانشمندان قم در راه احیای آیین تشیع و نشر معالم دین و فرهنگ اسلام به حدی بود که تاج کرامت ابدی بر تارک شریف آنان نهاده شده، تا آنجا که از امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ نقل شده است: لولا القمیون لضاع الدین؛ اگر اهل قم نبودند دین ضایع می‌گشت.[1]

اما اینکه چرا این شهر را قم نام نهاده‌اند، از وجود مقدس امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ رسیده که فرمودند: انّما سمّی قم لانّ اهلها یجتمعون مع قائم آل محمد(عج) و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه؛ (این شهر) قم نامیده شد زیرا که اهلش در اطراف حضرت قائم آل محمد(عج) گرد می‌آیند و با آن حضرت قیام می‌نمایند و با او ـ علیه السّلام ـ همراه‌اند و در کنار او پایداری می‌کنند و او را یاری می‌نمایند.[2]

از حضرت هادی ـ علیه السّلام ـ نقل شده که حضرت فرمودند:[3] علت نامگذاری این شهر به قم آن بود که وقتی کشتی نوح ـ علیه السّلام ـ در طوفان به این نقطه رسید از حرکت ایستاد. و اینجا قطعه‌ای از بیت‌المقدس می‌باشد.

مژده جایگاه خاص قم در تشیع هفتاد و چند سال قبل از نزول فاطمة معصومه ـ علیها السّلام ـ به قم و در زمانی که هنوز پدر بزرگوارش امام کاظم ـ علیهالسّلام ـ دیده به جهان نگشوده بود توسط (امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ) بیان شد، آن‌گاه که فرمود: بانویی فاطمه نام، از فرزندم موسی ـ علیه السّلام ـ در این شهر (قم) از دنیا می‌رود (و مقام و منزلتی دارد) که شیعیان را شفاعت می‌کند و همگی به بهشت می‌روند.[4]

در روایتی دیگر حضرت فرمودند: انّا لله حرماً و هو مکة و ان للرسول ـ صلی الله علیه و آله ـ حرماً و هو المدینه و ان لامیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ حرماً و هو الکوفه و ان لنا حرماً و هو بلدة قم و ستدفن فیها امراة من اولادی تسمّی فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة، قال الراوی و کان هذا الکلام منه قبل ان یولد الکاظم ـ علیه السّلام ـ.

... و از برای ما حرمی است که آن شهر قم است، و طولی نخواهد کشید که بانویی فاطمه نام از فرزندانم در آن شهر مدفون خواهد شد و برای زیارت کنندگانش بهشت واجب می‌شود.[5]

حتی در مورد شاگردان مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز روایاتی رسیده که با وجود آنها، بلاء از اهل قم دفع می‌شود.[6]

این شهر از زمان قبول اسلام تا امروز یعنی در طول سیزده قرن همواره بنام مرکز تشیع و پایتخت شیعة امامیه خوانده شده است، حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: قم سرزمین ماست، سرزمینی که پاکیزه و مقدس است برای شیعیان ما، که ولایت ما را قبول کرده است.[7]

و این پایگاه تشیع، مورد عنایات خاصة ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ بوده و بیش از سی روایت درباره شهر و مردم‌اش از طرق معتبره رسیده است تا جائی که خواب در قم را عبادت خوانده‌اند و از امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ رسیده که حضرت فرمودند: قم عش آل محمد و مأوی شیعتهم؛ قم آشیانه ما (آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ) و پناهگاه شیعیان ماست.[8]

عصارة احادیث وارده با حذف تکرار چنین است: شهر قم قطعه‌ای از بیت‌المقدس، شهری مقدس، مطهر و بلد ما اهل بیت و شیعیان ماست، چه نیکو موضعی است قم، که خداوند متعال آن را بر سایر بلاد حجت قرار داده و ستمگران در آن گداخته گردند، چنانکه نمک در آب ذوب می‌گردد و زود باشد که علم و معرفت از کوفه بدان شهر منتقل گردد و از آنجا به سایر بلاد، منتشر شود به طوری که نزدیک ظهور حضرت حجت(عج) مستضعفی در دنیای آباد یافت نشود تا جایی که زنان خانه‌دار به علم امامت و ولایت واقف باشند.[9]

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ : قال ستدفن فیها امرأة من اولادی تسمی فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة؛ در این شهر فاطمه بنت موسی ـ علیه السّلام ـ دفن خواهد گشت که هر کس او را زیارت کند بهشت برایش واجب گردد.[10]

در آثار پیرامون قم چنین آمده است: بهشت را هشت باب است و سه درب آن به سوی مردم قم است.[11] و محدث قمی نقل می‌نماید: از برای بهشت درب است و یک درب از آنها خاص اهل قم می‌باشد، گوارایشان باد، گوارایشان باد.[12]

در مورد مردم قم که در این شهر مقدس مدفون می‌شوند، فضیلتی است که دیگران را چنین فضیلتی نیست. محل حشر و نشر جمیع مردم بیت‌المقدس است جز اهالی قم که در گور خویش محاسبه می‌شوند از آنجا به بهشت محشور می‌گردند و این کرامت به اهل قم اختصاص دارد.[13]

و اهل قم به تأییدات ربانی مؤید و به توفیقات سبحانی مشرف‌اند و فرشتگان پیوسته از آنان بلایا را دفع کنند و بندگان مؤمن خدای متعال در آن شهر گرد آمده و در انتظار شفاعت پیغمبر خود بسر می‌برند.

سلام خداوند بر اهل قم و رحمت الهی برایشان باد که آنها اهل رکوع و سجود، قیام و قعود، و آمرزیده و مغفور می‌باشند، خداوند برکات خود را برایشان نازل گرداند که ایشان‌اند علماء، فقهاء، فهماء و اهل دیانت و حسن عبادت که سیئاتشان به حسنات تبدیل می‌گردد.

و سخن آخر اینکه حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: اذا اصابتکم بلیّة و عنا فعلیکم بقم فانه مأوی الفاطمیین؛ زمانی که به شما گرفتاری و غمی رسید، به شهر قم پناه برید چراکه قم محل و مأوای فاطمیین است.[14]

پایگاه علوم اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ

از مناطق مهمی که به عنوان اصلی‌ترین مراکز علوم اسلامی، بلکه بزرگترین مرکز شیعی یاد می‌شود باید قم را نام برد. شهری که از زمان اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ خصوصاً در زمان امام عسکری ـ علیه السّلام ـ و نیز در طول عصر غیبت جایگاهی مطئمن برای نشر فقه و احادیث پاک و مطهر بوده است.

قم در زمان امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ و پدر بزرگوارش پایتخت علمی شیعه بوده و در آن راویان فراوانی می‌زیستند و همچنین در آن از مؤلفان و صاحبان قلم در حدیث و دیگر شاخههای علم گروههای فراوانی سکونت داشتند.[15]

و از این رهگذر خدمات بزرگی به مراکز علمی شیعه نموده است. رسالت سنگین نشر علوم اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ، احادث آنان و فضایلشان از قم و توسط قمیها و قمیون انجام گرفته است. رسالتی که تمام جوامع علمی شیعه حامل آن میباشند. در بیانات نورانی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز تأییدات بلندی صادر شده که برای افتخار همیشگی این سرزمین کافی است. اگر تلاش و زحمات اهل قم نبود دین از بین می‌رفت[16] و به راستی نیز چنین است. تأملی هر چند گذرا به عصرهای گذشته خصوصاً بنی‌العباس و جور و وحشتی که بر امامان شیعه و پیروان آنان در عهد امام عسکری ـ علیه السّلام ـ حاکم بوده است، اهمیت این رسالت و مسؤولین قمی‌ها و قم را، به وضوح مشاهده می‌کنیم، و در اثر این عنایت و اهتمام در زمان غیبت صغری به عنوان بزرگترین مرکز علمی در جهان اسلام نام برده می‌شد. در عظمت این مرکز می‌توان اشاره کرد به سخنی که شیخ در کتاب «الغیبة» بیان می‌نماید:

سومین نایب خاص امام زمان(عج) توجه و عنایت خاصی به قم داشته و کتاب «تأدیب» را جهت بررسی و اظهار نظر به قم ارسال نموده است.[17] و چه زیباست آن تقدیر و رضایت امام صادق ـ علیه السّلام ـ که به عیسی بن عبدالله فرمود:

سلام خدای متعال بر اهل قم باد. خداوند سرزمین‌شان را از باران سیراب گرداند و برکات و رحمت خود را بر آنها نازل فرماید. و زشتیها را به نیکوئی مبدل سازد. آنانکه اهل رکوع، سجود، قیام و قعودند. آنانکه فقیهان‌اند و اهل ذکر و درک‌اند.[18]

قم در گذر زمان

ساکنان اصلی قم هنگام حمله مسلمانان به ایران از لحاظ کثرت به اندازه‌ای بودند که هزاران سپاه از آنان در جنگ قادسیه و نهاوند شرکت کردند.[19]

شهر قم که دارای دوازده روستا و سیصد و چهل و چند ده بوده و به قولی بیست و یک روستا و هفتصد ده دارا بوده است ده‌های چنان آباد و پرجمعیت که تنها از یک ده چهار هزار مرد بیرون آمد که هر یک خدمتکاری، مهتری و نان‌پز و آشپز همراه داشت برای جنگ با اعراب مسلمان.[20]

قم مقارن حمله مسلمانان به ایران شهری معتبر، معروف و پرجمعیت بوده است.[21] قم از شهرهایی بود که علویان به آن روی می‌آوردند و در آن پناه می‌جستند.[22] در سال 210 مأمون،‌علی بن هشام مروزی را فرستاد و با سپاه او را امداد داد تا با قمی‌ها جنگ کرد یحیی بن عمران را که رئیس قم بود به قتل رسانید، باروی شهر را با خاک یکسان کرد و خراج قم را بیش از سه برابر کرد.[23] در زمان معتزّ عباسی مردم قم نافرمانی کردند موسی بن بغا به قم حمله برد جمع کثیری را کشت و جمعی دیگر را به قید کرد.

قم در سال 621 به دست سپاهیان مغول آن چنان ویران و قتل عام شد که تا میانه قرن نهم آثار آن برجای بود و هرگز موقع و اهمیت پیشین خود را باز نیافت.[24]

قم روزگارانی چندان بزرگ بوده که در دو جای آن نماز جمعه برپا می‌شده و این بدان معناست که فاصله دو سوی آن بیش از سه میل مسافت بوده است. پهنة خطة آنرا روزگاری صد فرسنگ در صد فرسنگ گفته‌اند (قطعة معروف منسوب به انوری در روضة الصفا و هفت اقلیم 5:3 و نزهة القلوب: 47 و اسناد دیگر) و آن را در عداد شهرهایی چون ری برشمرده‌اند که جمعیت آن از هزار هزار نفر در می‌گذشته (ری باستان 104:1ـ108) و در یک زلزله سیصد و پنجاه هزار تن از مردم آن تلف شده‌اند (دیوان قوامی رازی:12) و در حمله مغول هفتصد هزار آدمی در آن کشته شده‌اند (مرصاد العباد، نجم‌الدین دایه رازی:9)[25]

جایگاه علمی

قم در طول تاریخ خود که کرامت بزرگ مرکزیت شیعه را به خود اختصاص داده است به عنوان یک مرکز علمی و فرهنگی جهت ترویج اشاعه علوم اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ مورد قبول همگان بوده است.

________________________________________

[1] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی،‌ج7، ص359، انتشارات اسوه.

[2] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص356.

[3] . سفینة البحار، ج7، ص356، پیرامون نام قم وجوه فراوانی ذکر شده است رجوع کنید، تاریخ مذهبی قم ـ گنجینه قم، جدی فروزان ولی روایت ذکر شده هماهنگی و تناسب خوبی با روایت‌های وارد شده پیرامون قم دارد. انما سمّی قم به لانّه لمّا وصلت السفینة الیه فی طوفان نوح ـ علیه السّلام ـ قامت و هو قطعة من بیت المقدس. و روایات دیگر.

[4] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص125.

[5] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص358.

[6] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج3، ص471.

[7] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص359.

[8] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص357.

[9] . گنجینه آثار قم، ص93، (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج60، ص213)، عن الصادق ـ علیه السّلام ـ ... ثم یظهر العلم ببلدة یقال لها قم و تصیر معدناً للعلم و الفضل حتی لایبقی فی الارض مستضعف فی الدین حتی المحذرات فی الحجال...

[10] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص358.

[11] . گنجینه آثار قم، ص93، (سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص125).

[12] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص357، چ اسوه.

[13] . گنجینه آثارقم، عباس فیض، ص93. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص359.

[14] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص357، چ اسوه.

[15] . حیاة الامام العسکری، محمدجواد طبسی، چ دفتر تبلیغات اسلامی.

[16] . لولا القمیون لضاع الدین. (سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص359).

[17] . برگرفته از کتاب حیاة «امام العسکری ـ علیه السّلام ـ» محمدجواد طبسی، ص227، چ دفتر تبلیغات اسلامی.

[18] . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج7، ص359.

[19] . تاریخ مذهبی قم، فقیهی، ص52، چ زائر، به نقل از اعثم کوفی.

[20] . همان، به نقل از تاریخ قم و مختصر البلدان.

[21] . همان، ص58.

[22] . همان،‌ص77.

[23] . همان، ص79.

[24] . قم‌نامه، مدرسی طباطبایی، ص12، انتشارات کتابخانه نجفی(ره).

[25] . مجموعه منابع تحقیقی قم، تذکره مشایخ قم، ص4، مدرسی طباطبایی، چ قم.

 

 

 

 

 

 

 

 

قم، قلب جهان تشیع

          به طور قطع میتوان گفت: شهر قم اولین مرکز تشیع در ایران بوده است. چون سابقة تشیع آن به آخر قرن اوّل هجری باز میگردد و تا آن موقع، ایران هنوز گرفتار کشمکش بین پذیرش اسلام و باقی ماندن بر دین اجدادی خود بودند. مردم قم بدون پروا مذهب خود را آشکار میکردند و با خلفا در میافتادند و والی غیر شیعه را نمیپذیرفتند.

به طور کلی قم از همان آغاز اسلام مورد توجه ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ بوده و در مورد این شهر و فضایل آن از زبان علی ـ علیه السّلام ـ روایاتی وارد شده است و این شهر به عنوان حرم و پناهگاه اهل بیت شمرده شده است. و با توجه به سیر تاریخی این شهر این مطلب کاملاً ثابت میشود چون قم اولین شهر در ایران است که مذهب حق تشیع را میپذیرد و تنها شهری است که در آن از نام ابوبکر، عمر و عثمان خبری نیست و این امر و نظائر آن باعث شد که مورد اتهام قرار گیرند، قتل عام و شکنجه شوند، شهرشان ویران گردد، مورد طعن و ناسزا قرار گیرند، و هر نوع صدمهای به آنان وارد آید. ولی مردمان این شهر چون کوه در راه ایمان و عقیده خود استوار ماندند و تمامی این بلایا را به جان خریدند و از حمایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دست برنداشتند.

به طور کلی هر علوی و شیعی مذهبی که از دست حکام جبار عباسی میگریخت امیدش شهر مقدس قم بود و بدانجا پناه میبرد و سخت مورد حمایت مردم قرار میگرفتند، که با ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ فرزند بلافصل امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ به قم و دفن آن حضرت در آن شهر شهرت پیدا کرد.

در زبان ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ بر شهر قم، آشیانه آل محمد و مأوای فاطمیون، و جایگاه شیعیان ایشان، اطلاق شده است.[1] و در روایتی اهل قم انصار و یاوران اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ خوانده شدهاند، شهری با این صفات، طبیعی است که در عصر عباسی که اولاد علی ـ علیه السّلام ـ در شکنجه و فشار قرار میگرفتند، یکی از پناهگاههای عمدة علویان واقع شود.

بعد از دفن حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ توجه علویان و سادات نسبت به قم فزونی یافت و در فاصلة کوتاهی عدة بسیاری از فرزندان امامان از اطراف به قم رو آوردند و به تدریج یکی از مراکز عمدة سادات قرار گرفت و امروز شاید بتوان گفت که از نظر کثرت سادات شهری کم نظیر است.[2] و این کثرت باعث شده بود که در شهر قم هم تشکیلاتی بنام «نقابت» عهدهدار امور سادات بشود.

پس از آنچه گفته شد به خوبی روشن میشود که شهر قم از همان سدههای اولیه اسلام امید و پناهگاه شیعیان و آل علی ـ علیه السّلام ـ بوده و قلب جهان تشیع در قم میتپید و علوم مختلف اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در آن شهر تدریس و تبلیغ میشد.

امروز هم شهر مقدس قم بسان ستارهای درخشان در آسمان تشیع میدرخشد و در هیچ جای دنیا شهری به این ویژگی وجود ندارد. وجود باثمر هزاران عالم و دانشمند تراز اوّل شیعی، حوزة عظیم، گسترده و پربار برای بسط، و گسترش علوم مختلف شیعی، توجه هر ساله میلیونها عاشق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از اقصی نقاط جهان به این شهر، برگزاری مراسم مذهبی ناب شیعی، این شهر را به قلب تپندة جهان تشیع در دنیا تبدیل کرده است.

 

 

 

 

استان قم با وسعتی معادل 14631 کیلومتر مربع در مرکز کشور ایران واقع شده و مرکز آن شهر قم است. استان قم از شمال به استان تهران و شهرهای ورامین و ری و استان مرکزی، از جنوب به شهرستان‎‎های محلات و دلیجان از استان مرکزی و شهر کاشان از استان اصفهان و از غرب و شرق به استان سمنان و شهرستان آشتیان و تفرش محدود است بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1375، این استان دارای یک شهرستان، 4 بخش، یک شهر،9 دهستان و 363 آبادی بوده است.

از نظر جغرافیای طبیعی، این استان در قلمرو کویر مرکزی ایران واقع شده است و از نظر آب و هوا، اقلیم نیمه بیابانی دارد.

موقعیت اجتماعی و فرهنگی

بر اساس سرشماری عمومی مرکز آمار ایران در آبان ماه 1375، جمعیت استان قم در آبان برابر 853044 نفر بوده است که از این تعداد 16/91 درصد در نقاط شهری، 82/8 درصد درنقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیر ساکن بودهاند. در همین سال از کل جمعیت استان 437190 نفر مرد و 415854 نفر زن بوده‎‎اند. از جمعیت این استان 4/40 درصد در گروه سنی کمتر از 15 ساله، 56/55 درصد در گروه سنی 15 ـ 64 ساله و 92/3 درصد در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار داشتهاند. از کل جمعیت استان 76/99 درصد را مسلمانان تشکیل میدهند.

از نظر فرهنگی استان و شهر قم از شهرهای مهم دینی و مذهبی و زیاتگاهی ایران و شیعیان جهان است. جریان فرهنگی دینی و مذهبی، شهر قم را به یکی از بزرگترین مراکز آموزش علوم دینی و آئینهای مذهبی تبدیل کرده است. که در دهههای اخیر نقش بسیار ممتازی در فرآیند تحولات دینی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. تعلیم و تربیت مروجین، عالمان و اندیشمندان علوم دینی و به تبع آن تأثیر فراوان بر نظام فرهنگی کشور از تأثیرات فرهنگی بسیار مهم این شهر است. در این شهر مراسم اعیاد و سوگواریهای دینی و مذهبی با شکوه فراوانی برگزار میشود. مراسم مربوط به رویدادهای سیاسی نیز جلوة دیگری از تظاهرات فرهنگی و مدنی قم به حساب میآید. برگزاری مراسم مربوط به جشنها و اعیاد ملی و خصوصی نیز رنگ و بوی ملی و مذهبی دارد و از مزیتهای نسبی و ویژگیهای فرهنگی استان و شهر قم محسوب میشود.

شهر قم نمونة‌ ممتازی از نظام دینی و مذهبی مردم شیعه ایران است و یکی از مراکز آموزش آن به شمار میآید. همچنین این استان یکی از مراکز مهم آموزشی و پژوهشی حوزوی و دانشگاهی کشور محسوب میشود و مدارس علمی و دانشکدههای مختلف آن به کتابخانههای بزرگ و تخصصی به ویژه در حوزه دینی تجهیز شدهاند. از جمله این کتابخانهها میتوان به کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، کتابخانه آیت الله خامنهای، و کتابخانه آیت الله گلپایگانی و کتابخانههای تخصصی دیگر اشاره نمود.

حوزه علمیه قم

 

 

تاریخچه

شهر قم در سال ۲۳ هـ .ق در آخرین سال زندگی عمر به دست مسلمانان فتح شد.[۱] و طبق نظر بعضی از نویسندگان، آغاز تشیع در میان مردم قم به تاریخ پس از ورود «اشعریها» به قم (سال ۸۳ هـ .ق) برمیگردد.

یکی از فرزندان «مالک بن عامر اشعری» عبدالله نام داشت و عبدالله پسری به نام «سعد» داشت، سعد دارای دوازده پسر بود و آنها از راویان امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان در کوفه بودند و فرزندان و نوادگان آنها بیش از صد نفر جزو راویان حدیث از امامان دیگر بودند که پنج نفر از پسران سعد در زمان حجاج هم‌زمان با شکست عبدالرحمان بن محمد بن اشعث، در برابر سپاه حجاج، وارد قم شدند و نقش به سزایی در گسترش تشیع در قم ایفا نمودند.[۲] شیخ محمد رازی مینویسد: «اغلب مورخین قم نوشتهاند قم با ورود «اشعریها» دگرگون شده و مرکز علماء و محدثان و راویان و فقها گردید...»[۳].

در نیمه دوّم قرن اوّل زمینه برای پیریزی حوزه علمیه در قم به وجود آمد و امامان اهل بیت شیعیان از چنین حوزهای خبر میدادند، از امام صادق نقل شده‌است که

«به زودی کوفه از مؤمنان خالی میگردد، و علم از آن همچون ماری که در لانهاش جمع میشود، جمع و برچیده میگردد و سپس در شهری که آن را «قم» میگویند آشکار میشود و آنجا مرکز علم و فضیلت خواهد شد...»[۴]

حوزه علمیه قم در سالهای بعدی رو به تکامل گذاشت، عباس فیض مینویسد:

در زمان قیام ابومسلم خراسانی قم پایگاه شیعه امامیه شد... و برای نخستین بار مکتب امامیه، توسط اعراب اشعری در قم افتتاح گردید که فقه شیعه به طور رسمی در آن تدریس میشد. که از این مکتب اساتید بلند آوازهای مثل «دیلمی» برخاستند که متوکل (دهمین خلیفه عباسی) او را معلم فرزندان خود نمود که در اثر تربیت شیعی یکی از فرزندانش و به خاطر جسارتی که به فاطمه زهرانموده بود او را کشت.[۵]

ورود امام رضا امام هشتم شیعیان در سال ۲۰۰ هجری به قم، و استقبال مردم از او بیانگر وجود زمینههای مناسب برای اشاعه فرهنگ تشیع و فقه آل محمد و به تبع آن پدیدار شدن حوزه علمیه شیعی و پررونق بوده‌است. سید ابن طاوس مینویسد: «خانهای که رضا در آن جا میهمان شد در زمان حاضر (قرن هفتم) مدرسهای است که محل بحث طلّاب میباشد.»[۶]

در سال ۲۰۱ هـ .ق به دنبال ورود امام رضا به خراسان معصومه دختر امام موسی کاظم از مدینه به سوی خراسان حرکت کرد و در راه در اثر بیماری درگذشت و در شهر قم به خاک سپرده شد. ورود معصومه به قم، و مرقد او، و سپس ورود امامزادگان بسیار به قم، موجب تحولات تازه در گسترش تشیع گردید، و در کنار آن نقش به سزایی در تحکیم و گسترش حوزه علمیه و رفت و آمد و ارتباط علما و راویان و شاگردان برجسته صادق، کاظم و رضا داشت.

در قرنهای پنجم و ششم (در دوره سلجوقیان) قم، مرکزی بزرگ برای فقهای شیعه بوده و عدّهای برای تحصیل به این شهر میآمدند و مدارس دایری داشت. شیخ عبدالجلیل رازی وضع علمی قم را در قرن ششم شرح داده و میگوید:

مدارس دینی قم، دارای وسایل کافی و علما و مدرسان و مفسران بزرگ میباشد و کتابخانههایی پر از کتب فرقههای مختلف در آن وجود دارد. مدارسی مانند سعد صلت، اثیر الملک، زین الدین، ظهیرالدین و... پر رونق بودند.[۷][۸]

حوزه علمیه قم در دوره صفویه مورد توجه همگان مخصوصاً دولتمداران شیعه مذهب آنزمان قرار گرفت و مدارس آباد گردید و مدارس دیگر از نو بنا گردید و علمای بزرگ شیعی چون ملا صدرا، ملا محسن فیض، علامه لاهیجی، شیخ بهائی در آن جا مشغول تحصیل و تدریس شدند.[۹] قم در آن عصر، دارای حوزه علمیه فعال، مدارس و طلاب بسیار بوده، و علوم مختلف اسلامی تحصیل و تدریس میشد. مدرسه فیضیه یکی از آثار دوره صفویه میباشد.

در عصر قاجاریه هم علمای بزرگی در حوزه علمیه قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند و در این سالها حوزه علمیه وارد مرحله تازهای از حیات خود شد.

حوزه علمیه همچنان در نوسانات مختلف ادامه حیات میداد ولی دارای تشکل و انسجامی نبود. با ورود آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری حوزه آن چنان تجدید حیات شد که او را «مؤسس حوزه علمیه قم» نامیدند.

بعد از مرگ آیت‌الله حائری، با ورود آیت‌الله بروجردی به قم و بر اثر توجهات ایشان رونق کامل یافت، و در اندک زمانی دارای تحولات عظیم گردید. مدارس، کتابخانهها، درس و بحثها، نشریات، و علوم مختلف اسلامی در سطح عمیق و گستردهای فعال شد و در زمان تصدی ایشان عده علمای ساکن در قم بالغ بر شش هزار نفر شد.

پس از پیروزی انقلاب، حوزه به مرحله‌ تازهسیاسی، اقتصادی وارد شد و گسترش چشمگیری یافت. هم اکنون بالغ بر چهل هزار نفر از طلاب ایرانی و خارجی در آن به درس و بحث مشغول هستند و تشکیلات حوزه با مجهز بودن به فن آوری روز به روند تکاملی خود ادامه میدهد.

منبع

1.       بلاذری، فتوح البلدان، ص ۳۸۴؛ تاریخ قدیم قم، ص ۲۵.

2.       خمتوی، یاقوت، معجم البلدان، واژه قم.

3.       تاریخ قدیم قم، ص ۲۷۸.

4.       علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.

5.       اقتباس از گنجینه،آثار قم، ص ۸۹؛ تتمة المنتهی، ص ۲۳۸.

6.       فرحة الغری، ص ۱۰۵.

7.       کتاب النقض، عبدالجلیل بن ابی الفتح، ص ۱۶۴

8.       تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، قم، چ حکمت، ص ۱۶۷.

9.       تاریخ مذهبی قم، ص ۱۳۱.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد