تاریخچه مدیدیت شهری (UMP )در آسیا

توسعه برنامه های مدیریت شهری در گرو تلاش و ممارست شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود؛ این اقدامات عبارتند از جذب مشارکت های دولتی، بهره وری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی. این اقدامات در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع امکانپذیر خواهد بود.

مدیریت شهری طی سه مرحله از آغاز یعنی از سال 1986 میلادی تا کنون دستخوش یک سری تغییرات بنیانی شده است.

مرحله اول: مرحله اول برنامه مدیریت شهری (1991-1986)؛ این برنامه ها بر روی تحقیقات کاربردی بر روی چهار موضوع: مدیریت اراضی، امور مالی و مدیریت شهری، زیرساخت ها و محیط زیست شهری و با هدف توسعه راهبرد های عملی و ابزارهای کاربردی مدیریت شهری در سطح جهانی متمرکز شده بود.

مرحله دوم: اهداف این مرحله (1996-1992) حول محور چگونگی استفاد از این راهبردها و ابزارها در جهت ارتقای کارآیی و سطح تولیدات، ابتدا به صورت منطقه ای و سپس بسط آن به تمام کشور می بوده است. در این مرحله یک مورد دیگر به چهار موضوعی که قبلا در بالا ذکر شد، افزوده گردید. مورد پنجم کاهش فقر شهری بود. مکانیزم اساسی در این فاز اجرایی پرداختن به سطح کارآیی و تولیدات از قبیل تشکیل هیات کارشناسان منطقه و تاسیس کارگاه ها و همایش های مشاوره ای در سطح کشوری به منظور معرفی این خط مشی ها و ابزار های کاربرد به کل کشور، معطوف می شد. ساختار این برنامه ها تمرکز زدایی و واگذاری مسوولیت انجام این فعالیت ها به ادارات منطقه بوده است.

مرحله سوم: مرحله سوم مدیریت شهری به منظور ایجاد و تحکیم کارآیی دولت، بانکها و مراکز تامین اعتبار در جهت مرتفع ساختن معضلات شهری اختصاص یافت.

مرحله چهارم—این مرحله(2004-2001) ادامه مرحله سوم بود و تنها بیشتر از قبل بر روی فعالیت ها و اقدامات دولتی که شرایط زندگی قشر مستمند و کم درآمد جامعه شهری را متأثر می ساخت، متمرکز شده بود.

در واقع هم اکنون زمینه هایی که این برنامه ها توجه خاص به آنها دارند عبارتند از:

-- کاهش سطح فقر در شهر

-- مدیریت محیط زیست شهری

-- جذب مشارکت های دولتی

-- حل معضل ایدز و اعتیاد در جامعه شهری

برنامه هایی که در بالا بدان اشاره شد در 11 ناحیه و 21 شهر در آسیا اجراشده است.

در اینجا به مقایسه مدیریت شهری در آسیا و اروپا می پردازیم.

 

اصول مدیریت شهری در اروپا

در الگوی مدیریتی در اروپا سه عامل مدیریتی لحاظ می گردد: برنامه ریزی، اجرای برنامه ها، نظارت و ارتقای برنامه ها. از این گذشته ویژگی های خاصی برای یک مدیریت مطلوب شهری نیاز است که این ویژگی ها شامل داشتن اطلاعات لازم در زمینه سیستم شهری، سازمان های مربوطه و روند فعالیت ها می باشد.

همچنین باید توجه داشت که بخش خصوصی، گروه های فشار و عامه مردم می توانند در بهبود مدیریت شهری سهیم باشند و با استفاده از اینها می توان به بودجه لازم جهت ارتقای وضعیت اقتصادی دستیابی پیدا کرد. این عملکرد ها می توانند شهرواندان، محیط زیست شهری و ظرفیت کارآیی و تولیدات شهر را تحت تاثیر قرار دهد.

در اروپا تاکید بر این است که سیستم های شهر بطور کامل مورد ارزیابی قرار گیرد. نوع مدیریت شهری که در اروپا مورد استفاده قرار می گیرد می بایست با چرخه زندگی شهرنشینی، که افزایش و کاهش رشد محیط زیست نشانگر آن است، سازگار باشد. شهر هایی که به لحاظ فیزیکی و اقتصادی توسعه یافته هستند نیاز به شیوه مدیریت شهری متفاوت با شهرهای عقب مانده و دچار نقصان دارند.

به عنوان مثال بسیاری از شهر ها نتوانسته اند به توازن عرضه و تقاضا در تولیدات و خدمات شهری برسند. در این موارد شهر های اروپایی وضعیت بازارهای شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. با این روش تقاضا برای تولیدات خدمات شهری و عرضه مایحتاج شهروندان به توازن می رسد.

از موارد دیگری که در مدیریت شهری اروپا مدنظر قرار می گیرد را می توان به وضعیت حمل و نقل شهری، مدیریت اراضی، اقتصاد شهری و منطقه ای،سازمان دهی کارآیی و حجم تولیدات در کلان شهر ها اشاره کرد.

1- خدمات تکنیکی در جهت فقرزدایی شهری بر روی موارد زیر متمرکز شده است:

       دستیابی قشر فقیر جامعه به اراضی و تامین امنیت شغلی آنها: بهبود شرایط کاری و سازمان دهی اجتماعی می بایست به اندازه بهبود شرایط محیط شهری مد نظر قرار گیرد. چراکه قشر ضعیف و کم درآمد جامعه هم می بایست از امانات دسترسی به اراضی شهری و امنیت شغلی برخوردار باشند.

       کمک های مالی هر چند جزئی به قشر کم درآمد: این بخش بهبود شرایط مدیریتی در سامان دهی گروه های اجتماع در ایجاد مشارکت های مالی، افزایش کارآیی مدیریتی در جهت اخذ و اداره سرویس های مالی-اعتباری به منظور توسعه فعالیت های درآمدزا و تسهیلات مسکن را شامل می شود. همچنین در این زمینه می توان به ایجاد ارتباط میان این گروه های مشارکتی با موسسه های ملی رسمی و استحکام کارآیی و افزایش سطح تولیدات دولت های محلی در ارتقاء تمهیدات مربوط به وضه اقتصادی و معیشتی جامعه اشاره کرد.

2- خدمات تکنیکی در جهت مدیریت محیط زیست شهری بر موارد زیر متمرکز شده است:

       مدیریت بازیافت زباله:این بخش شامل بهبود مدیریت شهری در جهت برنامه ریزی، تامین اعتبار، و عملی ساختن امور مربوط به سیستم زباله های جامد شهری می باشد. در اینجا می بایست تقویت سرمایه گذاری در سیستم زباله های جامد شهری و بخصوص در زمینه های جمع آوری زباله های جامد، دفن و همچنین بازیافت مواد به خوبی انجام پذیرد.

       مدیریت آب و فاضلاب و آلودگی هوا: این بخش شامل بهبود خط مشی ها و قوانین زیست محیطی به منظور ترفیع و تفییذ اختیارات مدیریت شهری در جهت برنامه ریزی، تامین اعتبار و عملی ساختن امور مربوط به سیستم آب و فاضلاب و کیفیت هوا می باشد. در ایجا می بایست تقویت مشارکت میان دولت های محلی و سازمان های دولتی در ارائه خدمات زیست محیطی و حفاظت از محیط زیست لحاظ گردد.

3- خدمات تکنیکی در جهت مدیریت شهری به شیوه مشارکتی

       جمع آوری عواید و مدیریت مالی: بهبود روند مدیریتی در جهت جمع آوری عواید بمنظور توزیع مطلوب خدمات شهری

 

 

شهرسازی نوین

 

به دو خانه زیر نگاه کنید. هر دو از نظر شکل، اندازه و کاربرد یکسان هستند. هر دو محل زندگی قشر متوسط جامعه است. اما از خود بپرسید کدامیک مناسب تر است.

خانه ای که در سمت چپ مشاهده می کنید اثری منزوی از سبک مدرنیسم در دوران ویکتوریایی است. همسایه ها اغلب در عرض خانه هستند، این خانه تنها یک ایوان کوچک و باریک دارد و در راه پله مدرن این ساختمان هم خبری از همسایه ها نیست. هیچکس برای پیک نیک و تفریح در چمن های جلوی خانه نمی نشیند و اوقات خود را در زیر درختچه های تزئینی نمی گذرانند. این ساختمان های جدید انگار در یک عزای همیشگی به سر می برند.

ساختمان سمت راست در یک روستای کوچک در "سانتیلانا دل مار" اسپانیا واقع شده است. اتاق های داخلی خانه فاقد تهویه مناسب هوا و دیگر امکاناتی که در خانه ای سبک مدرن موجود است، می باشد. همانطور که مشاهده می کنید در مقابل خانه از چمن کاری و درختچه های تزئینی خبری نیست. اما با این حال حتی در هنگام ظهر که ساکنین خانه در داخل خانه و در حال استراحت هستند باز هم دیوارهای بیرونی خانه حس سرزندگی و شادابی را منعکس می سازد. کاملا مشخص است که مردمی در این خانه زندگی می کنند؛ از پنجره ها گل آویخته شده و مغازه ای که در طبقه اول قرار گرفته اجناسش را به مردم می فروشد.

طراحی دقیق به خلق ساختمان های آمریکایی منجر شد. این ساختمان ها دارای پنجره هایی متقارن هستند و در مقابل آنها به شیوه ای منظم درختچه هایی کاشته می شوند. اما در نقشه کشی آن اشکالاتی به وجود می آمد. شاید معماران از جانب افکار کوته فکرانه بساز و بفروش ها تحت فشار قرار گرفته بودند و یا قوانین و مقررات دست و پاگیر محلی این مسائل را بوجود آورده، شاید هم خود این معماران اصول انسانیت را فراموش کرده بودند.

در اواسط دهه هشت قرن نوزدهم، نسل جدیدی از معماران و شهرسازان در صدد یافتن راهی بودند تا بتوانند شهر ها و روستاهای آمریکا را متمدن و مطابق آداب انسانی بازسازی کنند. این افراد طراحی را از سبک معماری اروپایی رایج در روستاها مانند روستای "سانتیلانا دل مار" الهام گرفتند؛ معماران آمریکایی در حال گذر از چالش هایی هستند تا بتوانند در شهرسازی مردم را در اولویت قرار دهند.

بر مبنای ایده آل های شهرسازی نوین، حتی مراکز خرید و پایگاه های نظامی هم می بایست محیط هایی سرزنده و شاداب باشند. اما مهیا کردن محیطی دلپذیر و دوستانه تنها با اضافه کردن جعبه های گل به محیط امکان پذیر نمی باشد. الگوی ساختار شهر ها می باست مورد بازبینی قرار گیرد و شاید هم ساختار زندگی شهروندان بید تغییر کند.

 

نکاتی که در شهرسازی کلان شهر ها می بایست مد نظر قرار گیرد.

1-     کلان شهر ها نواحی خاصی هستند با مرزهای جغرافیایی مشخص که این مرزها از توپوگرافی، رودخانه ها، زمین های زراعی، پارک های محلی و سواحل دریا استخراج می شود. کلان شهر ها دارای چندین مرکز اعم از شهر ها، روستاها و شهرک های اطراف می باشد که هر کدام از اینها هم دارای مرزها و مراکز مشخص هستند.

2-     هر کلان شهر یک واحد اقتصادی بنیادین دنیای امروز است. همکاری دولت، حط مشی های اجتماعی، طرح های فیزیکی و راهکارهای اقتصادی می بایست این حقیقت را منعکس کنند.

3-     کلان شهر ها دارای ارتباط الزامی و آسیب پذیر با اراضی کشاورزی و چشم انداز های طبیعی هستند. این ارتباط از نوع زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی است. زمین های زراعی به همان اندازه که یک باغچه برای خانه اهمیت دارد برای شهر مهم و موثر است.

4-     الگوها توسعه نباید طوری باشند که در مرزهای کلان شهر رسوخ کرده و آنها را کم رنگ کند. توسعه شهری اگر در داخل مرزها اتفاق بیفتد هرگز خسارتی به منابع طبیعی، سرمایه های اقتصادی و ساختار اجتماعی وارد نمی سازد و در عین حال حاشیه داخلی شهر که متروکه و بلا استفاده رها شده هم احیا و آباد می شود. بنابراین در روند شهرسازی نوین می بایست به توسعه درون مرزی بیش از توسعه برون مرزی اهمیت داد.

5-     در مکانی مناسب توسعه های برون مرزی در مجاورت شهرها بصورت ساخت حوزه ها و محله ها صورت پذیرد و این اماکن با الگوی فعلی شهری تناسب و تقارن داشته باشد. توسعه برون مرزی که از شهر ها فاصله دارند بصورت ساخت شهرک و دهکده بطوریکه مرز کنونی شهر حفظ شده و برای زندگی و اشتغال مناسب باشد – تنها یک استراحتگاه بیرون از شهر نباشد - انجام گیرد.

6-     در توسعه و بازسازی شهر ها و شهرک ها می بایست الگوهای سنتی و تاریخی و همچنین مرزهای شهر ها مورد ملاحظه قرار گیرد.

7-     شهرها و شهرک ها می بایست متصل به گستره استفاده های شخصی و عمومی باشد تا هر شهروندی با هر میزان درآمدی بتواند از امکانات موجود بهره مند شود. بمنظور فقرزدایی، امکان ساختمان سازی با قیمت های مناسب می بایست در تمام ناحیه و با توجه به فرصت های شغلی، فراهم باشد.

8-     سازمان های موجوددر ناحیه می بایست مورد حمایت برنامه های سیستم حمل و نقل شهری قرار گیرند. سیستم حمل و نقل عمومی، پیاده روها و امکانات دوچرخه سوراری حداکثر دسترسی و تحرک پذیری در سطح منطقه را داشته باشد تا بتوان تا حدودی از نیاز و وابستگی مردم به وسایل نقلیه شخصی را کاهش داد.

9- عوارض و منابع موجود بطور متعادل میان شهرداری و مراکز موجود مشترک باشد تا رقابت های مخرب برای اخذ مالیات و عوارض میان دستگاه ها از بین برود و همکاری بیشتری میان حوزه های حمل و نقل، فضای سبز، خدمات عمومی، معماری و ساختمان سازی و موسسات عمومی صورت پذیرد

 

ترفندهای محوطه سازی در طراحی فضای سبز

استفاده از مصالح

در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.

در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظر ساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.

مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آن مناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است.

حدود 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از 1200 سال پس از میلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم "وینستون چرچیل" به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.

سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم "توسکانی" در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.

 

استفاده از سایه ها

حرکت دورانی زمین، حرکت قابل پیش بینی و تدریجی سایه را در صفحه یک ساعت آفتابی سبب می شود. یک اصل مهم در این زمینه این است که ساعت آفتابی می بایست در یک مکان دقیق و حساب شده طراحی شود و انتخاب این مکان از اهمیت خاصی برخوردار است. طول عقربه ساعت آفتابی به زمان، عرض جغذافیایی ساعت آفتابی، موقعیت زمین در چرخش روزانه این بستگی دارد. وضعیت سایه عقربه های در دو ساعت آفتابی همسان یک زمان واحد اما در دو باغ متفاوت، هیچگاه یکسان نخواهد بود.

 نور خورشید در اثر تبدیل هیدروژن به هلیوم تولید می شود و 8 دقیق زمان می برد تا مسافت 149.6 میلیون کیلومتری از خورشید به زمین را بپیماید. اگر در ساختمان این ساعت ها به دقت بنگریم تا حدودی شگفت زده خواهیم شد. این ساعت ها بیشتر در بالای برج کلیسا نصب می شود چون زمان امر مقدسی است. چون این ساعت ها خودبخود تنظیم می شوند و اصلا نیازی به تنظیمات ندارد.

 

یکی از صاحبنظرن در مورد این ساعت ها می گوید : "خدای بزرگی که خورشید را طوری قرار داد تا بر شب و روز فرمانروایی کند و ستاره ها را آفرید تا شب را مغلوب خود کنند، طبیعت بشر را هم طوری خلق کرده که با این تغییرات متناوب سازگاری داشته باشد و این میل را در وجود او قرار داده تا همواره در صدد پی بردن به چگونگی گذران دقایق و لحظه ها و در نهایت زندگی باشد.

ساعت آفتابی تنها 4 روز در طول سال با ساعت های مکانیکی مطابقت می کند: 16 آوریل، 14 ژوئن، 2 سپتامبر و 25 دسامبر و در طول سال کبیسه هم این تطابق تا حدودی وجود دارد. در روزهایی غیر از این تاریخ هایی که ذکر شد در بقیه روزها در حدود 16 دقیقه این زمان عقب تر از زمان رسمی و یا 14 دقیقه جلوتر از زمان رسمی می باشد. علت این امر این است که زمین در مدار بیضی شکلی دوران می کند و زمانی که به خورشید نزدیک می شود حرکتش سریعتر می شود. هنگامی که سرعت حرکت خورشید بیشتر می شود، زمان خورشیدی جلوتر از زمانی که بر روی ساعت های مکانیکی نشان داده می شود، است.

ساعت های آفتابی باید طوری تنظیم شوند که اطلاعات نجومی را منعکس کنند. مثلا هنگامیکه سرعت کند و یا تند می شود این مسئله را نشان می دهد که سرعت زمین افزایش و یا کاهش یافته است. قرار دادن یک صفحه میزانگر در صفحه ساعت آفتابی می تواند این زمان را به زمان رسمی تبدیل کند.

چون ساعت های مکانیکی چون با زمان رسمی و استاندارد یک کشور تنظیم می شوند در بشتر موارد نمی توانند ظهر واقعی را نشان دهند. مثلا اگر انسان بخواهد بداند که خورشید چه موقع به سمت الرأس خود می رسد و باغ در چه وقت به بیشترین میزان روشنایی دست پیدا می کند. علامت و مشخصه ظهر راهترین راه برای نشان دادن سمت الرأس خورشید است. این مشخصه می تواند خط راستی باشد که در امتداد سایه محور عمود در هنگام ظهر می افتد.

 

دیوارهای شیشه ای دو جداره؛ راهی بسوی استفاده بهینه از انرژی

امروزه توجه بسیاری از کارشناسان به سوی مسائل مربوط به رفاه و آسایش شهروندان و همچنین کاهش هزینه های پرداختی انرژی معطوف شده است. در این راه اخیرا در اروپا دیوار هایی ساخته می شود که از جنس شیشه است. این دیوارها دوجداره هستند. این دیواره ها به گونه ای ساخته شده اند که هوا در فضای مابین دو شیشه جریان پویا دارد. ساخت این دیوارها مهر تاییدی بر ساخت دیوارهای نوین در معماری امروز است.

دیوارهای حائل دوجداره نسل جدیدی از سیستم های گرماساز، تهویه هوا و سرماساز است که سیستم تعدیل کننده دما را که تا پیش از این در بخش مرکزی درونی خانه نصب می شد امروزه به پیرامون خانه انتقال داده است.

فرضیه ساخت این دیوار ها بسیار آسان بوده و با توجه به سیستم های تهویه هوا که قبلا رایج بوده و ناکارآمد نشان داده است؛ معماران و مهندسین را به فکر واداشته است که بر روی مسائل مربوط به کنترل حرارتی متمرکز شوند. این طرح مشابه "پنجره های مونتیسلو" که توسط "توماس جفرسون" طراحی شده است می باشد؛ بدین ترتیب که هوا تمیز و تازه به سطح پایینی آورده می شوند و پس از جذب آلودگی ها و گرما به بلا می رود.

مهم ترین تحول تکنیکی که این تولیدات پدید می آورند این است که این سیستم ها همگام با الگوهای معماری نوین بصورت کنترل و نظارت اتوماسیون پیش می رود. این کنترل ها احتمالا جوابگوی نیاز بشر امروز خواهد بود. کارشناسان اینطور برآورد کرده اند که این قبیل دیوارها نقش تولید دوباره انرژی را بر عهده دارند و به واژه "فرانمایی زیست محیطی" معنا می بخشد. سیستم این دیوارها به نحوی است که تمام ابعاد مثبت زیست محیطی را در خود دارد.

سازندگان این دیوارها متخصصانی از کشور آلمان بوده اند که هدف اصلی آنها حفاظت از محیط زیست بوده است. در این دیوارها برای کنترل نور خورشید یک ورقه آلمینیومی سوراخدار با عرض 30 سانتی متر در فضای بین دو لایه شیشه ای دیوار قرار داده می شود. سوراخ های این ورقه آلمینیومی برای این است که بدون نیاز به نور زیاد و همچنین با حداقل نور خورشید بتوان از داخل نمای بیرون را دید. سایه سوراخ های موجود در این ورقه آلمینیومی بر روی بخش انتهایی ساختمان که از این دیوار ها در آن استفاده نمی شود، می افتد. بنابراین در هر دو قسمت انعکاس نور خورشید باعث پدید آمدن گرمای مضاعف در ساختمان نمی شود.

در بین دو جدار شیشه ای هوا جریان دارد و همین امر باعث کنترل انتقال حرارتی می شود. ورقه آلمینیومی دو لایه متفاوت هوا را از هم جدا می کند. لایه بیرونی توسط نور خوشید گرم می شود و به بالا می رود و از سمت سمت پشت بام از بین دوجدار خارج می شود و هوای پاک و تمیز وارد می شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص به سایت زیر مراجعه فرمایید.

 

در نیویورک سطل زباله هایی ساخته شد که با نور خورشید کار می کنند. این سطل زباله ها گنجایش 300 گالن زباله دارد که این میزان 4 تا 10 برابر گنجایش یک سطل زباله متوسط است.

به تازگی از این سطل زباله ها در برخی خیابان های نیویورک استفاد می شود. این سطل زباله های بزرگ بوسیله انرژی خورشیدی کار می کنند و مخزن آن دارای درب شیشه ای است و به یک باتری خورشدی با عمر طولانی متصل می باشد. زباله ها به لوله هایی می ریزندکه در این لوله ها زباله ها خرد می شوند و بدین ترتیب از فاسد شدن و بو گرفتن زباله ها جلوگیری می شود.

این سطل ها دارای ظرفیت خاصی هستند. زمانیکه ظرفیت این سطل ها به حد نصاب می رسد؛ حس گری که در آن کار گذاشته شده بصورت اتوماتیک دستگاه همفشر(دستگاهی که زباله ها را له کرده و سپس به آجرک کم حجم تبدیل می کند) را راه اندازی می کند و بدین ترتیب زباله ها فشرده و کم حجم می شوند.

گنجایش این سطل ها 300 گالن یعنی 4 تا 10 برابر ظرفیت سطل زباله های متوسط که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند می باشد. بدین وسیله 75% نیاز به کارگران جمع آوری و حمل زباله و ماشین های دیزلی مخصوص این کار تامین می شود.

اما این سطل ها گران هستند. قیمت سطل هایی که در حال حاضر در اماکن عمومی و خیابان های نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد 100 دلار است در صورتیکه قیمت هر کدام از این سطل ها 4500 دلار می باشد. اما شرکت سازنده این طرح متعهد شده است که تمهیداتی را تدارک ببیند تا این سطل ها با قیمتی کمتر خریداری شود؛ البته این شرکت سعی دارد تا شهرداری را متقاعد سازد که استفاده از این سطل ها حتی با قیمت گران هم از نظر عملکرد به صرفه است. این شرکت اعلام داشته است که مشتریان آن اغلب با توجه به هزینه های بازیافت در طول سال و نقش این سطل ها در صرفه جویی در سوخت و نیروی کار این محصول را خریداری می کنند.

البته مدیریت سازمان بازیافت نیویورک اعلام داشته است که این سطل ها بیشتر برای پارک ها و مراکز تفریحی، که مواد غذایی بیشتری حجم زباله را تشکیل می دهد طراحی شده و برای استفاده وسیع و همه جانبه در کلان شهر ها مناسب نیست. این سطل ها به دلیل باریک بودن لوله هایی که زباله ها درون آنها ریخته می شود در پیاده روها و معابر که در آنها حجم بالایی زباله – از قبیل کارتن، جعبه، چتر و دیگر زباله های بزرگی که در این لوله ها جا نمی شوند- تولید می شود، مورد استفاده قرار نمی گیرند و اگر این سطل ها نتوانند این زباله ها را خرد و له کنند معابر و پیاده روها تبدیل به زباله دانی می شوند.

یکی دیگر از اشکالاتی که سازمان بازیافت نیویورک برای این سطل ها عنوان می کند این است که مردم با تعجب به این سطل ها نگاه می کنند اما نمی دانند که چیست و برای چه منظور در خیابان نصب شده است. شرکت تولیده کننده این محصول برای رفع این مشکل در صدد است تا آرمی را بر روی این سطل ها حک کنند

 

ترفندهای محوطه سازی در طراحی فضای سبز

________________________________________

استفاده از مصالح

در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.

 

در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظر ساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.

مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آن مناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.

 

حدود 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از 1200 سال پس از میلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم "وینستون چرچیل" به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.

 

سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم "توسکانی" در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.

استفاده از سایه ها

حرکت دورانی زمین، حرکت قابل پیش بینی و تدریجی سایه را در صفحه یک ساعت آفتابی سبب می شود. یک اصل مهم در این زمینه این است که ساعت آفتابی می بایست در یک مکان دقیق و حساب شده طراحی شود و انتخاب این مکان از اهمیت خاصی برخوردار است. طول عقربه ساعت آفتابی به زمان، عرض جغذافیایی ساعت آفتابی، موقعیت زمین در چرخش روزانه این بستگی دارد. وضعیت سایه عقربه های در دو ساعت آفتابی همسان یک زمان واحد اما در دو باغ متفاوت، هیچگاه یکسان نخواهد بود.

 

نور خورشید در اثر تبدیل هیدروژن به هلیوم تولید می شود و 8 دقیق زمان می برد تا مسافت 149.6 میلیون کیلومتری از خورشید به زمین را بپیماید. اگر در ساختمان این ساعت ها به دقت بنگریم تا حدودی شگفت زده خواهیم شد. این ساعت ها بیشتر در بالای برج کلیسا نصب می شود چون زمان امر مقدسی است. چون این ساعت ها خودبخود تنظیم می شوند و اصلا نیازی به تنظیمات ندارد.

 

یکی از صاحبنظرن در مورد این ساعت ها می گوید : "خدای بزرگی که خورشید را طوری قرار داد تا بر شب و روز فرمانروایی کند و ستاره ها را آفرید تا شب را مغلوب خود کنند، طبیعت بشر را هم طوری خلق کرده که با این تغییرات متناوب سازگاری داشته باشد و این میل را در وجود او قرار داده تا همواره در صدد پی بردن به چگونگی گذران دقایق و لحظه ها و در نهایت زندگی باشد

ساعت آفتابی تنها 4 روز در طول سال با ساعت های مکانیکی مطابقت می کند: 16 آوریل، 14 ژوئن، 2 سپتامبر و 25 دسامبر و در طول سال کبیسه هم این تطابق تا حدودی وجود دارد. در روزهایی غیر از این تاریخ هایی که ذکر شد در بقیه روزها در حدود 16 دقیقه این زمان عقب تر از زمان رسمی و یا 14 دقیقه جلوتر از زمان رسمی می باشد. علت این امر این است که زمین در مدار بیضی شکلی دوران می کند و زمانی که به خورشید نزدیک می شود حرکتش سریعتر می شود. هنگامی که سرعت حرکت خورشید بیشتر می شود، زمان خورشیدی جلوتر از زمانی که بر روی ساعت های مکانیکی نشان داده می شود، است.

ساعت های آفتابی باید طوری تنظیم شوند که اطلاعات نجومی را منعکس کنند. مثلا هنگامیکه سرعت کند و یا تند می شود این مسئله را نشان می دهد که سرعت زمین افزایش و یا کاهش یافته است. قرار دادن یک صفحه میزانگر در صفحه ساعت آفتابی می تواند این زمان را به زمان رسمی تبدیل کند.

چون ساعت های مکانیکی چون با زمان رسمی و استاندارد یک کشور تنظیم می شوند در بشتر موارد نمی توانند ظهر واقعی را نشان دهند. مثلا اگر انسان بخواهد بداند که خورشید چه موقع به سمت الرأس خود می رسد و باغ در چه وقت به بیشترین میزان روشنایی دست پیدا می کند. علامت و مشخصه ظهر راهترین راه برای نشان دادن سمت الرأس خورشید است. این مشخصه می تواند خط راستی باشد که در امتداد سایه محور عمود در هنگام ظهر می افتد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد